جام زهر قطعنامه را سر کشیده بودیم، ولی همچنان جاماندگان از قافله شهادت در جای جای جبههها به دنبال شهادت بودند و خوب میدانستند که فرصتهای از دست رفته را نمیتوان به این سادگیها دوباره به دست آورد.
«رحیم جباری»، یکی از آنان بود. سالها بود که در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور داشت و با رزم خود در جبهههای نبرد و مداحی اهل البیت(ع) در جای جای ایران اسلامی، مشتاق دیدار یار بود.
آن روز هنوز در خواب بودیم که صدای انفجاری به گوش رسید. از آنجا که این صداها دیگر برای همه آشنا شده بود، توجه زیادی نکردیم، اما لحظاتی نگذشته بود که صدای آژیر آمبولانس منطقه را برداشت، صدا را دنبال کرده و به پیکر خونین مرید حضرت حسین بن علی (ع)، شهید رحیم جباری رسیدم.
او آرام خوابیده بود و نگاههای حسرتآمیز خیلیها را میدیدم که به حالش غبطه میخوردند.
رحیم سی و یکم تیر ماه1347 در قزوین به دنیا آمده بود و درست بیست سال بعد، یعنی هشتم مرداد ماه 1367 هر آنچه را داشت و نداشت، گذاشت و گذشت!
و این هم دلنوشتههایی از وصیت عرفانی زاهد بی ادعا شهید رحیم جباری، آخرین شهید بسیجی استان قزوین در جبهههای نبرد:
شهادت میدهم که خدا یکی است و محمد (ص) فرستاده اوست و علی (ع) ولی و جانشین بر حق اوست.