مرکزپژوهش

پيوندهاي روزانه

۵ مطلب با موضوع «آثار نماز» ثبت شده است

لذات دنیویشبهه : آیا تمایل و دوست داشتن لذات دنیوی گناه است و برای قرب به خدا باید از لذات چشم پوشید؟پاسخ : خداوند علیم و حکیم، در کلام وحی (قرآن) و در شریعتش (اسلام) انسان را به هیچ امر غیر عادی و غیر معقول دعوت ننموده و به هیچ رفتار غیر طبیعی و بی‌منطق نیز ترغیب نمی‌نماید.در عالم خارج [از من یا ما - انسان] چیزی وجود ندارد که آن را خداوند حکیم خلق نکرده باشد و در وجود ما نیز چیزی از خواص، آثار، نیازها و تمایلات وجود ندارد که آن را نیز خداوند خلق و ایجاد نکرده باشد، و خدا هم چیز بدی خلق نمی‌کند و اساساً بدی و شر از خداوند متعال صادر نمی‌گردد.

 

یک بیسواد

سند نماز غفیله

غفیله اسم مصغر از غفلت است؛یعنی غفلت کوچک و امام صادق علیه السلام از پدرش امام باقر علیه السلام و امام باقر علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در خصوص این نماز مستحبی چنین نقل می کند:

«صَلُّوا فی ساعَةِ الْغَفْلَةِ وَلَوْ رَکْعَتَیْنِ فَاِنَّهُما تُورِدانِ دارَ الْکَرامة؛(1) نماز بخوانید در ساعت غفلت؛ اگرچه دو رکعت باشد، این دو رکعت نماز [شما را] به بهشت وارد می کند.»

یک بیسواد
 امروز داشتم ایمیلهام رو چک میکردم که این مطلب رو دیدم. چند ف/ی/ل/ت/ر شکن دائمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟  تازه آن هم رایگان  . البته نه خیلی رایگان چون باید خودت حدالقل برایش یک ذره زحمت بکشی . گفتم مطمئنم خیلی ها میتواننند از این مطلب استفاده کنند . ما که بخیل نیستیم این شما و این هم چند ف/ی/ل/ت/ر  شکن دائمی . حتما از این ف/ی/ل/ت/ر شکن ها استفاده کنید(رد خور ندارد).

با تشکر از دوست عزیزم غیاثی که این مطلب رو برام ارسال کرد

 

یک بیسواد

آثار معنوی

بزرگترین اثر معنوی نماز جماعت، همان پاداش الهی است که گفته شده است.
شبی
امام علی علیه‌السلام تا سحر به عبادت مشغول بود. چون صبح شده نماز صبح را به تنهایی خواند و استراحت کرد.
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم که آن حضرت را در جماعت صبح ندید و به خانه او رفت.
حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از شب زنده‌داری علی (علیه‌السلام) و عذر او از نیامدن به مسجد سخن گفت. پیامبر فرمود: پاداشی که بخاطر شرکت نکردن در نماز جماعت صبح، از دست علی علیه‌السلام رفت و بیش از پاداش عبادت تمام شب است.

آثار اجتماعی

نماز جماعت و مقدمه وحدت صفوف و نزدیکی دلها و تقویت کننده روح اخوت و برادری است.
نماز جماعت، بهترین، بیشترین و پاکترین اجتماعات دنیاست و نوعی بازدید و آگاهی از مشکلات و نیازهای یکدیگر و زمینه‌ساز تعاون اجتماعی بین آحاد مسلمین است.

آثار سیاسی

نماز جماعت، نشان‌دهنده قدرت مسلمین و الفت دلها و انسجام صفوف است.
تفرقه‌ها را می‌زداید و بیم در دل دشمنان می‌افکند. منافقان را مأیوس می‌سازد و خار چشم بدخواهان است.
نماز جماعت نمایش حضور در صحنه و پیوند امام و امت است.

آثار اخلاقی و تربیتی

در نماز جماعت، افراد در یک صف قرار می‌گیرند و امتیازات موهوم صنفی و نژادی و زبانی و مالی و... کنار می‌رود و صفا و صمیمیت و نوعدوستی در دلها زنده می‌شود و مؤمنان، با دیدار یکدیگر در صف عبادت و احساس دلگرمی و قدرت و امید می‌کنند.

نماز جماعت، عامل نظم و انضباط و صف بندی و وقت‌شناسی است. روحیه فردگرایی و انزوا و گوشه‌گیری را از بین می‌برد و نوعی مبارزه با غرور و خودخواهی را در بر دارد.

به خاطر اینهمه آثار است که به نماز جماعت اینقدر توصیه شده است و حتی نابینایی وقتی از حضور
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم اجازه خواست که به مسجد نیاید و آن حضرت فرمود: از خانه تا مسجد ریسمانی ببند و به کمک آن، خود را به نماز جماعت برسان .

از طرف دیگر، برخورد شدید نسبت به کسانی که به نماز جماعت اهمیت نمی‌دهند و نشان دیگری بر اهمیت و سازندگی آن است. در حدیث است که به چنان کسان همسر ندهید. و معرف آنان نشوید.

در فضیلت نماز شب و آثار آن
و از حضرت صادق علیه السلام روایتست که فرموده بود در وصیّت رسول خدا به على علیهما و آلهما السّلام : یا على وصیّت مى کنم تو را در باب نفس ‍ خودت به چند خصلت پس حفظ کن آنها را، بعد از آن فرمود: خداوندا یارى کن او را و ذکر فرمود جمله اى از خصلتها تا اینکه فرمود:
((وَ عَلَیْکَ بِصَلوةِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ بِصَلوةِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ بِصَلوةِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ بِصَلوةِ الزَّوالِ وَ عَلَیْکَ بِصَلوةِ الزَّوالِ وَ عَلَیْکَ بِصَلوةِ الزَّوالِ))
بر تو باد به نماز شب ، بر تو باد به نماز شب ، بر تو باد به نماز شب ، بر تو باد به نماز زوال و سه بار تکرار فرمود.
و ظاهر این است که حضرت اراده کردند به نماز شب سیزده رکعت را و به نماز زوال هشت رکعتى که نافله زوال است .
وقت نماز شب

وقت نماز شب از اول نیمه شب است تا طلوع صبح صادق .
توضیح : شب از دیدگاه شرع عبارت است از اول مغرب تا طلوع صبح صادق . بنا بر این در ساعت 12 شب که عبارت است از نیمه غروب تا طلوع آفتاب بیش از نیم ساعت از نیمه شب شرعى گذشته است .
- افضل آن است که نماز شب به هنگام سحر خوانده شود و هنگام سحر عبارت است از یک سوم آخر شب و هر قدر به صبح نزدیکتر باشد افضل خواهد بود.
- شخص مسافر مى تواند نماز شب را پیش از نیمه بخواند.
- جوانى که مى ترسد بخواب بماند و نماز شب از او فوت شود مى تواند نماز شب را پیش از نیمه شب بخواند.
- همه کسانى که براى خواندن نماز شب بعد از نیمه شب عذرى دارند مانند پیرمردان و یا کسى که از سرد شدن هوا مى ترسد و یا از جنب شدن در خواب مى ترسد و مانند اینها مى توانند نماز شب را قبل از نیمه شب بخوانند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
اگر بیم دارى که پایان شب برنخیزى یا سرما و مشکل دیگرى مانع نماز شبت خواهد شد، نماز شب و ((وتر)) را در اوّل شب بخوان .
(5)
- در مواردى که تقدیم نماز شب جایز است سزاوار است که نیّت اداء نکند بلکه به نیّت (تعجیل ) و جلو انداختن بخواند.
- اگر نماز شب از کسى فوت شد مى تواند قضاى آن را در روز به جا بیاورد.
((مفضّل )) مى گوید:
به امام صادق علیه السلام عرض کردم : فدایت شوم ؛ من گاهى به خواندن نماز شب موفّق نمى شوم ، آیا اجازه مى فرمائید پس از خواندن نماز صبح پیش از آنکه آفتاب طلوع کند قضاى نماز شب را بخوانم ؟
فرمود: آرى ؛ امّا اهل خانه ات را از این کار با خبر مکن زیرا آنان هم از تو یاد مى گیرند و این کار را سنّت قرار مى دهند.
(6)
تذکّر: قضاى نماز شب را فضیلت بسیار است چنانچه در تفسیر على بن ابراهیم از امام صادق علیه السلام روایت مى کند که :
شخصى به آن حضرت عرض کرد: فدایت شوم چه بسا که اتّفاق مى افتد که یک ماه و دو ماه و سه ماه نماز شب از من فوت مى شود و من آن را به روز قضا مى کنم ، آیا این کار جایز است ؟
فرمود: به خدا قسم این کار مایه روشنى چشم تو است و اینجمله را سه بار تکرار کرد.
- قضاى نماز شب را بر تقدیم آن یعنى پیش از نیمه شب خواندن رجحان دارد. بنابر این اگر مى داند که قضاى نماز شب از او فوت نخواهد شد قضا اولویت دارد.
تذکر: براى تشویق جوانان عزیز روایتى در مورد قضاى نماز شب نقل مى کنم :
اسحق بن عمار ضمن روایتى از امام صادق علیه السلام نقل مى کند که ایشان از پدران بزرگوار و آنان از رسول خدا صلى اللّه علیهم اءجمعین نقل مى کند که فرمود:
((ان اللّه یباهى بالعبد یقضى صلوة اللّیل بالنهار یقول ملائکتى عبدى یقضى ما لم افترضه علیه اشهدوا انى قد غفرت له )).
خداى تعالى با بنده اى که نماز شب را در روز قضا بکند مباهات مى کند و مى فرماید:
((اى فرشتگان من ، این بنده من چیزى را که به او واجب نکرده ام قضا مى کند گواه باشید که من او را آمرزیدم )).
(7)
- جوانى که مى ترسد به خواب بماند اگر پیش از نیمه شب نماز شب را خواند و خوابید و پیش از صبح بیدار شد لازم نیست نماز شب را دوباره بخواند.
- اگر مشغول نماز شب شد و صبح طلوع کرد اگر چهار رکعت از نماز شب را خوانده است که صبح شد بقیه نماز شب را به طور مخفف و بدون مستحبات مى خواند و اگر هنوز چهار رکعت از نماز شب نخوانده صبح شد همان دو رکعتى را که شروع کرده تمام مى کند و پس از آن دو رکعت نافله صبح را مى خواند و سپس دو رکعت نماز صبح واجب را مى خواند و پس از آن باقیمانده نماز شب را قضا مى کند و اگر اصلاً به نماز شب شروع نکرده صبح طلوع کرد دو رکعت نافله صبح را اوّل مى خواند و پس از آن نماز صبح را و پس از آن قضاى نماز شب را به جا مى آورد.
(8)

امشب آن نیست که در خواب رود چشم ندیم

 

خواب در روضه رضوان نکنند اهل نعیم

 

خاک را زنده کند تربیت باد بهار

 

سنگ باشد که دلش زنده نگردد به نسیم

 

بوى پیراهن گم کرده خود مى شنوم

 

گر بگویم همه گویند ضلالى است قدیم

 

اى رفیقان سفر دست بدارید از ما

 

که بخواهیم نشستن به در دوست مقیم

کیفیّت نماز شب به صورت مختصر
- نماز شب مجموعاً یازده رکعت است که ده رکعت آن هر دو رکعت به یک سلام خوانده مى شود و یک رکعت به یک سلام .
- هشت رکعت از یازده رکعت را باید به نیت نماز شب خواند و دو رکعت آن را به نیّت نماز (شفع ) و یک رکعت آن را به نیت نماز (وتر).
- فضیلت نمازهاى شفع و وتر بیش از هشت رکعتى است که به نیت نماز شب خوانده مى شود.
- انسان مى تواند فقط به نماز شفع و وتر اکتفا کند و هشت رکعت را نخواند.
- اگر وقت براى اداى نماز شب تنگ باشد مى تواند فقط به نماز وتر اکتفا کند.
- اگر وقت براى اداى نماز شب تنگ نباشد ولى انسان مى خواهد نماز وتر را بخواند باید آن را (رجائا)
(9) بخواند.
- جایز است انسان نماز شب را نشسته بخواند حتّى در حال اختیار، ولى اگر مى خواهد نشسته بخواند بهتر آن است که هر دو رکعت نشسته را یک رکعت ایستاده حساب کند. بنابراین باید هشت بار دو رکعت نشسته هر دو رکعت به یک سلام که جمعاً شانزده رکعت مى شود به نیّت نماز شب بخواند و دو بار دو رکعت هر دو رکعت به یک سلام به نیت نماز شَفع . و دو بار یک رکعت هر یک رکعت به یک سلام به نیّت نماز وَتر.
(10)
- خواندن سوره در رکعتهاى نماز شب لازم نیست و مى تواند فقط به خواندن سوره (حمد) اکتفا کند و همچنین قنوت در رکعتهاى دوّم مستحب است و مى تواند بدون قنوت بخواند.
- نماز وتر یک رکعت است ، و کافى است در قنوت سه بار تسبیح گفتن
(11).
- لازم نیست همه یازده رکعت را در یک مجلس بخواند بلکه مى تواند در دو سه نوبت بخواند بلکه با فاصله خواندن افضل است . همانطور که رسول خدا تهجد مى کرد.
- مستحب است که نماز شب را بلند بخواند تا اگر از خانواده اش کسى مى خواهد به نماز شب برخیزد بیدار شود. چنانچه در روایت است و علماء نیز تصریح به استحباب بلند خواندن کرده اند.
- بدیهى است که استحباب بلند خواندن نماز شب در جائى است که از ریا و سمعه در امان باشد و اگر خداى نخواسته خوف ریا و سمعه در بلند خواندن باشد باید آهسته بخواند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
صلوة اللیل تذهب بذنوب النهار
نماز شب گناهان روز را پاک مى کند
بحار الانوار: ج 84، ص 143 و 154.
مستدرک : 6/330.
کیفیّت نماز شب به صورت مفصّل

چون از خواب برخاست سجده کند براى خداوند تعالى و نیکو است در این حال یا در حال برداشتن سر از سجده بگوید:
((اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى اَحْیانى بَعْدَ ما اَماتَنى وَ اِلَیْهِ النُّشُورُ اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى رَدَّ عَلَىَّ رُوحى لاَِحْمَدَهُ وَ اَعْبُدَهُ)).
و چون برخاست و ایستاد بگوید:
((اَللّهُمَّ اَعِنّى عَلى هَوْلِ الْمُطَلَّعِ وَ وَسِّعُ عَلَىَّ الْمَضْجَعَ وَارْزُقْنى خَیْرَ ما بَعْدَ الْمُوتِ)).
و چون صداى خروس شنید بگوید:
((سُبُّوْحٌ قُدُّوْسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوْحِ سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ عَمِلْتُ سُوَّْءً وَ ظَلَمْتُ نَفْسى فَاغْفِرْلى اِنَّهُ لا یَغْفِرُالذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ فَتُبْ عَلَىَّ اِنَّکَ اَنْتَ التَّوّابُ الرَّحیمُ)).
و چون نگاه کند به اطراف آسمان بخواند:
((اَللّهُمَّ اِنَّهُ لا یُوارى مِنْکَ لَیْلٌ ساجٍ وَ لا سَماَّءٌ ذاتُ اَبْراجٍ وَ لا اَرْضٌ ذاتُ مِهادٍ وَلا ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ وَلا بَحْرٌ لُجِّىُّ تُدْلِجُ بَیْنَ یَدَىِ الْمُدْلِجِ مِنْ خَلْقِکَ تُدْلِجُ الرَّحْمَةَ عَلى مَنْ تَشاءُ مِنْ خَلْقِکَ تَعْلَمُ خائِنَةَ الاْ عْیُنِ وَ ما تُخْفِى الصُّدُوْرُ غارَتِ النُّجُوْمُ وَ نامَتِ الْعُیُونُ وَ اَنْتَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ لاتَاْخُذُکَ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ اِلهِ الْمُرْسَلینَ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ)).
پس بخواند پنج آیه آل عمران :
((اِنَّ فى خَلْقِ السَّمواتِ وَالاَْرضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ لاََّیاتٍ لاُِولِى الاَْلْبابِ الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیاماً وَقُعُوداً وَعَلى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فى خَلِقِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ رَبَنّا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ رَبَّنا اِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النّارَ فَقَدْ اَخْزَیْتُهُ وَما لِلظّالِمینَ مِنْ اَنْصارٍ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادى لِلاْیمانِ اَنْ امِنُوْا بِرَبِّکُمْ فَامَنّا رَبَنّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَکَفِّرْ عَنّا سَیِّئاتِنا وَتَوَفَّنا مَعَ الاَْبْرارِ رَبَّنا وَاتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِکَ وَلاتُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ اِنَّکَ لاتُخْلِفُ الْمیعادَ)).
مسواک کند،
(12) و بعد از آن وضو بسازد وضوء کامل و خود را خوشبو سازد، پس برخیزد به نماز شب .
ابتدا شروع مى کند به هشت رکعت نماز شب و بعد از هر دو رکعت ، سلام مى دهد، و خوبست که در دو رکعت اوّل بعد از حمد سى مرتبه توحید بخواند، (که در دو رکعت مجموعا شصت مرتبه توحید خوانده شود) از اثرات ثواب آن این استکه : تا منصرف شود از نماز نبوده باشد میان او و خداى عزّوجلّ هیچ گناهى .
و یا آنکه در رکعت اوّل آن توحید و در رکعت دوّم قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِرُونَ بخواند.
در شش رکعت دیگر حمد و هر سوره که خواهد بخواند و کافى است حمد و قُلْ هُوَ اللّه اَحَدْ در هر رکعتى .
و چنانکه سنّت است قنوت در نمازهاى واجبى ، در هر رکعت دوّمى از نافله ها نیز سنّت است .
و کافى است در قنوت سه بار سُبْحانَ اللّهِ گفتن .
و یا آنکه گفته شود:
اَللّهُمَّ اغْفِرْلَنا وَ ارْحَمْنا وَ عافِنا وَاعْفُ عَنّا فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَى ءٍ قَدیرٌ.
و یا آنکه بگوید:
رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الاَْعَزُّ الاَْجَلُّ الاَْکْرَمْ.
و روایت شده که حضرت امام موسى علیه السلام چون شب در محراب عبادت مى ایستاد مى خواند: ((اَللّهُمَّ اِنَّکَ خَلَفْتَنى سَوِیّاً...)) و این دعاء پنجاهم صحیفه کامله است .
و چون فارغ شود از هشت رکعت نماز شب پس بجا بیاورد دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر.
و مى خواند در این سه رکعت بعد از حمد قُلْ هُوَ اللّه اَحَدْ تا بمنزله آن باشد که یک ختم قرآن کرده باشد، زیرا که سوره توحید ثلث قرآن است ، و یا آنکه بخواند در نماز شفع در رکعت اوّل حمد و قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ و در رکعت دوّم حمد و قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقْ.
و چون از نماز شفع فارغ شد مستحب است آنکه بخواند:
اِلهى تَعَرَّضَ لَکَ فى هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُوْنَ...)) و این دعائى است که در اعمال شب نیمه شعبان در مفاتیح الجنان مذکور شد.
و چون از دو رکعت شفع فارغ شد بر مى خیزد به جهت یک رکعت وتر و مى خواند در آن حمد و سوره توحید و یا آنکه مى خواند بعد از حمد قُلْ هُو اللّهُ اَحَدٌ سه مرتبه ، و معوذّتین یعنى قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ و قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقْ، پس دست بر مى دارد براى قنوت و دعا مى خواند آنچه بخواهد.
شیخ طوسى رحمه الله علیه فرموده : دعاهائى که در قنوت نماز وتر خوانده مى شود از زیادى به شمارش نمى آید.
مستحب است که انسان در قنوت نماز وتر گریه کند از خوف خدا و ترس از عقاب خدا، یا خود را به حال گریه در آورد و دعا کند براى برادران مؤمن ، و مستحب است که ذکر شود چهل نفر، پس بدرستیکه کسیکه دعا کند براى چهل مؤمن دعایش مستجاب مى شود انشاءاللّه تعالى . و دعا کند به آنچه خواسته باشد.
شیخ صدوق رحمه الله علیه فرموده که : حضرت رسول صلى الله علیه و آله در قنوت وتر مى خواند:
((اَللّهُمَّ اهْدِنى فیمَنْ هَدَیْتَ وَ عافِنى فیمَنْ عافَیْتَ و تَوَلَّنى فیمَنْ تَوَلَّیْتَ وَ بارِکْ لى فیما اَعْطَیْتَ وَقِنى شَرَّ ما قَضَیْتَ فَاِنَّکَ تَقْضى وَ لایُقْضى عَلَیْکَ، سُبْحانَکَ رَبَّ الْبَیْتِ، اَسْتَغْفِرُکَ وَ اَتُوبُ اِلَیْکَ وَ اُوْمِنُ بِکَ وَ اَتَوَکَّلُ عَلَیْکَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِکَ یا رَحیمُ)).
سزاوار است آنکه هفتاد مرتبه بگوید:
((اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ)).
سزاوار است که دست چپ را به دعا بلند کرده باشد و استغفار را به دست راست بشمارد
روایت شده که حضرت رسول صلى الله علیه و آله استغفار مى کرد در نماز وتر هفتاد مرتبه و هفت مرتبه مى گفت : ((هذا مَقامُ الْعاَّئِذِ بِکَ مِنَ النّارِ)).
روایت شده که حضرت امام زین العابدین علیه السلام در سحر، در نماز وتر سیصد مرتبه مى گفت : ((اَلْعَفْوَ الْعَفْوَ))
(13) و بگوید بعد از این : ((رَبِّ اغْفِرْلى وَارْحَمْنى وَ تُبْ عَلَىَّ اِنَّکَ اَنْتَ التَّوّابُ الْغَفُورُ الرَّحیمُ)).
و سزاوار است آنکه طول دهد قنوت را و چون فارغ شد از قنوت به رکوع رود و چون سر از رکوع برداشت بخواند این دعا را که شیخ در تهذیب از حضرت موسى بن جعفر علیه السلام نقل کرده :
((هذا مَقامُ مَنْ حَسَناتُهُ نِعْمَةٌ مِنْکَ وَ شُکْرُهُ ضَعیفٌ وَ ذَنْبُهُ عَظیمٌ وَ لَیْسَ لِذلِکَ اِلاّ رِفْقُکَ وَ رَحْمَتُکَ فَاِنَّکَ قُلْتَ فى کِتابِکَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کانُوا قَلیلاً مِنَ اللَّیْلَ ما یَهْجَعُونَ وَ بِالاَْسْحارِهُمْ یَسْتَغْفِرُوْنَ طالَ هُجُوعى وَ قَلَّ قِیامى وَ هذَا السَّحَرُ وَ اَنَا اَسْتَغْفِرُکَ لِذُنُوبى اِسْتِغْفارَ مَنْ لا یَجِدُ لِنَفْسِه ضَرّا وَ لا نَفْعاً وَ لا مَوْتاً وَ لاحَیوةً وَ لا نُشُوْراً)).
پس به سجده رود و نماز را تمام کند و بعد از سلام تسبیح حضرت زهرا علیها السلام بخواند، پس بگوید:
((اَلْحَمْدُ لِرَبِّ الصَّباحِ اَلْحَمْدُ لِفالِقِ الاِْصْباحِ)).
و بگوید سه مرتبه :
((سُبْحانَ رَبِّىَ الْمَلِکَ الْقُدُّوْسِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ))
پس بگوید:
((یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا بَرُّ یا رَحیمُ یا غَنىُّ یا کَریمُ ارْزُقْنى مِنَ التِّجارَةِ اَعْظَمَها فَضْلاً وَ اَوْسَعَها رِزْقاً وَ خَیْرَها لى عاقِبَةً فَاِنَّهُ لا خَیْرَ فیما لا عاقِبَةَ لَهُ)).
پس به سجده رود و بگوید پنج مرتبه : ((سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوْحِ)). پس بنشیند و بخواند آیة الکرسى را، دوباره به سجده رود و ذکر سابق را پنج مرتبه بخواند.
((إ نَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ تقُوم أ دنى من ثُلْثَىِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ و ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مَّنَ الَّذِینَ مَعَکَ.))
(اى پیامبر!) پروردگارت مى داند که تو و گروهى از آنها که با تو هستند نزدیک دو سوّم شب یا نصف یا ثلث آن را به پا مى خیزند.
مزمّل : آیه 20.
((إ نَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِىَ أَشَدُّ وَطْأً وَ أَقْوَمُ قِیلاً.))
مسلّماً نماز و عبادت شبانه پا برجاتر و با استقامت تر است .
مزمّل : آیه 6.
سفارش جبرئیل به نماز شب

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
برترین نمازها (ى مستحب ) نماز نیمه شب است و چه اندک است به جا آورنده آن .
(14
و باز رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
جبرئیل آن قدر مرا به نماز شب سفارش کرد تا این که گمان کردم نیکانِ امّتم شب را نمى خوابند مگر اندکى از آن .
(15)
و باز رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
خداوند حضرت ابراهیم را دوست خود انتخاب نکرد مگر براى دو کارش :
1 - اطعام به مستمندان 2 - نماز شب ، هنگامى که مردم در خواب بودند.

یک بیسواد

خودش این گونه بیان می‌کند:« راستش من از یک خانواده‌ی مسیحی هستم و در مورد دین اسلام هم اطلاعات چندان زیادی نداشتم، همین قدر که توی کتاب‌های درسی نوشته بودند می‌دانم و بس. وقتی وارد دبیرستان شدم از لحاظ پوشش و حجاب وضعیت مطلوبی نداشتم که برمی‌گشت به فرهنگ زندگی‌مان. توی کلاس ما دختری بود به اسم «مریم» او حافظ 18 جز قرآن کریم است. نمی‌دانم چرا؟

ولی از همان اول که دیدمش توی دلم جا گرفت. بعد از تلاش فراوان به هر حال یک روز موفق شدم دوستی خود را با او اظهار کنم و او هم خوشحال شد. از آن روز به بعد هر روز که می‌گذشت بیشتر به او و اخلاقش علاقمند می‌شدم. دوست داشتم در هر کاری از او تقلید کنم. با راهنمایی‌ها و کتاب‌هایی که برایم می‌آورد هر روز بیش از پیش به اسلام علاقمند می‌شدم، او همراه هر کتاب تعدادی عکس و وصیت‌نامه‌ی شهدا را هم برایم می‌آورد و با هم می‌خواندیم که تقریباً هر هفته با شش شهید آشنا می‌شدم. اواخر اسفند 77 بود که از طرف مدرسه برای سفر به جنوب ثبت نام می‌کردند و من خیلی مشتاق بودم که در این اردو شرکت کنم. اما نمی‌دانستم که این موضوع را با خانواده‌ام چطور در میان بگذارم به خصوص اگر متوجه می‌شدند که یک سفر زیارتی است؛ به همین خاطر به آن‌ها گفتم که یک سفر سیاحتی است و چون من عضو گروه سرود مدرسه هستم باید به این اردو بروم ولی آن‌ها اصلاً با رفتن من موافقت نمی‌کردند. تا این که روز 28 اسفند ماه ساعت 3 نصف شب بود که یادم افتاد خوب است دعای توسل بخوانم. کتاب دعایی را که از مریم گرفته بودم، باز کردم و شروع کردم به خواندن. نمی‌دانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد. در عالم رویا، در بیابان برهوتی ایستاده بودم. دم غروب بود. مردی به طرفم آمد و رو به من گفت:«زهرا ... بیا ... بیا ... می‌خواهم چیزی نشانت بدهم.» او تکرار می‌کرد و من هر چه می‌گفتم اسم من زهرا نیست، اسم من ژاکلینه. انگار گوشش بدهکار نبود. جای خیلی عجیبی بود. یک سالن بزرگ که عکس‌ شهدا بر دیوارهای آن آویزان بود. آخر آن‌ها هم عکسی از آقا سید علی خامنه‌ای. به عکس‌ها که نگاه می‌کردم، احساس می‌کردم دارند با من حرف می‌زنند، ولی من چیزی نمی‌فهمیدم. تا این که رسیدم به عکس آقا. آقا هم شروع کرد به حرف زدن. این جمله را خوب یادم است که گفت:« شهدا یک سوزی داشتند که همین سوزشان آن‌ها را به مقام شهادت رساند. مثل جهان‌آرا، همت، باکری و علمدار ...»‌ همین که آقا اسم شهید علمدار را آورد. پرسیدم که او کیست؟ چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم او را نشنیده بودم. آقا نگاهی انداخت به من و فرمود:«علمدار همانی است که پیشت بود، همانی که ضمانت تو را کرد که بتوانی به جنوب بیایی.» به یکباره از خواب پریدم، خیلی آشفته بودم. نمی‌دانستم چه کار کنم. صبح وقتی پدرم اصرار فراوان مرا برای ثبت نام به جنوب دید، گفت: به این شرط می‌گذارم بروی که بار اول و آخرت باشد. با اسم مستعار«زهرا علمدار» برای جنوب ثبت نام کردم و اول فروردین 78 عازم جنوب شدیم. در راه به خوابی که دیده بودم خیلی فکر کردم. از بچه‌ها درباره‌ی شهید علمدار پرسیدم، ولی کسی چیز زیادی از او نمی‌دانست. وقتی اتوبوس‌ها به حرم امام خمینی رسیدند، از نوار فروشی‌‌ای که آن‌جا بود سراغ نوار شهید علمدار را گرفتم که داشت. کم مانده بود از خوشحالی بال درآورم. هرچی بیشتر نوار شهید مجتبی علمدار را گوش می‌دادم بیشتر متوجه می‌شدم که آقا چه می‌گفت. در طی ده روز سفری که به جنوب داشتیم، تازه فهمیدم اسلام چه دین شیرینی است. به شلمچه که رسیدیم خیلی با صفا بود. انگار توی یک عالم دیگری بودم که وجود خارجی ندارد. یک لحظه حس کردم شهدا دور ما جمع شده‌اند و زیارت عاشورا می‌خوانند اطلاع دادند که فردا مقام معظم رهبری به شلمچه تشریف می‌آورند، از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدم. به همه چیز رسیده بودم، شهدا، جنوب، شلمچه، شهید علمدار و حالا هم آقا. ساعت 9 صبح فردا بود که راهی شلمچه شدیم و آن‌جا بود که مزه‌ی انتظار را فهمیدم. فهمیدم که انتظار چقدر سخت و تلخ است. شیرین هم است. خاک شلمچه باید برخود می‌بالید از این که آقا بر آن قدم گذاشته است. در آن لحظات حلاوت اسلام را از ته قلبم حس کردم و شهادتین را بر زبان جاری کردم. هنگامی که شهادتین را گفتم حال دیگری داشتم. این که من هم مسلمان شده بودم، من هم مثل بقیه شده بودم، اما باید بگویم که تا مدت‌ها تمام فرایض را مخفیانه به جا می‌آوردم. تا این که در 28 خرداد سال 78 تصمیم گرفتم رک و پوست کنده به خانواده‌ام بگویم که مسلمان شده‌ام. هنگامی که مساله را مطرح کردم، همه عصبانی شدند، از آن روز به بعد دیگر در خانه کسی رفتار خوبی با من نداشت. همه‌اش می‌گفتند تو دیوانه شده‌ای ـ تو کافر شده‌ای و از این حرف‌ها، آن‌ها فشار زیادی به من می‌آوردند حتی کار به ضرب و شتم کشید. به عقیده من وجود انسان مثل «مس» می‌ماند و مشکلات هم ماده‌ای هستند که مس را به طلا تبدیل می‌کنند. یعنی مشکلات کیمیا هستند. این کیمیاست که مس را تبدیل به طلا می‌کند. برای من مسئله‌ای نیست. همه‌ی

فامیل می‌گویند تو دیوانه شده‌ای ولی من می‌گویم: الا بذکر الله تطمئن القلوب.

ومن الله توفیق

الّلهُمَّ ارزُقنی شَهادَتَ فِی سَبیلِک

یک بیسواد