مرکزپژوهش

پيوندهاي روزانه

هم قد گلوله توپ بود

گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟

گفت: با التماس!

گفتم :چه جوری گلوله رو بلند می کنی میاری؟

گفت :با التماس! /

به شوخی گفتم، می دونی آدم چه جوری شهید میشه؟

لبخندی زد و گفت: با التماس!/

تکه های بدنش رو که جمع می کردم فهمیدم چقدر التماس کرده...(اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک)

حضور نوجوانان در مناطق جنگی

 

یک بیسواد

نظرات (۳)

سلام فوق العاده بود حالا همش با خودم میگم اونها برای شهادت التماس می کردند امروز ما برای چه چیزهایی التماس می کنیم؟؟؟
سلام بیسیم چی
خیلی خیلی ممنونم از مطالبت کمال استفاده رو بردم.
با اجازه شما چندتا از مطالبت رو هم سیو کردم
ما هر کاری هم کنیم بازم به شهدا مدیونیم و فقط میتونم بگم شرمنده ام شهدا...
یه وقتا حس میکنم التماس کردن رو هم یادمون رفته...




هیچ وقت التماسهائی که برای خط رفتن کردم یادم نمیره ولی نمیدونم چرا هرچی التماس کردم شهید نشدم.
شاید هنوز اونطور که خدا میخواد نشدم
الّلهُمَّ ارزُقنی شَهادَتَ فِی سَبیلِک

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی