مرکزپژوهش

پيوندهاي روزانه

۹ مطلب در تیر ۱۳۸۸ ثبت شده است

فروم چیست؟

سلام دوستان من می خوام که توی این مقاله اطلاعاتی رو در مورد فروم برای شما بنویسم!

اول از همه باید بدونیم که معنی کلمه
FORUM چیه؟
فروم در زبان لاتین به معنی " میدان، بازار،محل مجمع عمومی، دادگاه و ... گفته می شه که در اینترنت و کامپیوتر منظور یک مجمع عمومی هست که هر کس از هرجای دنیا می تونه توی یک فروم عضو بشه و با اعضای دیگه در هر ضمینه ای مشورت کنه!

فروم ها سایتهایی با پرتابل هایی از قبیل
PHPNuke ، PHPBB ، vBulltein و ... هستند.
در فروم معمولا مدیر ( مدیران ) اصلی سایت که منظور
Admin هست، یک سری تالارهای گفتگو رو مشخص می کنه که اعضا و کاربران سایت در اون ضمینه ها اطلاعات، تجربیات، و ... رو به اشتراک بزارند!

فروم ها به دو دسته تقسیم می شن که شامل فروم های عمومی و تخصصی هستند، فروم های تخصصی شامل انجمن هایی در موارد خاص هستند مثل فروم ما که فقط به کامپیوتر و موبایل اختصاص داره که یک فروم تخصصی کامپیوتر محسوب می شه! ولی فروم های عمومی شامل بحثهایی از سرتاسر کره زمین هستند مثل کامپیوتر، ماهی گیری ، دوچرخه سواری ، ورزش و اسلحه و ....!!!

میشه گفت فروم یکی از بهترین ابزار اینترنت برای یادگیری در هر ضمینه ایست، چرا که از سرتاسر دنیا افرادی با اطلاعات زیاد و کم یکجا جمع میشن و اطلاعات خودشون رو ( share میکنن ) به اشتراک میذارن.

در فروم یک سری قوانین کلی مطرح میشه که همه موظف به رعایت اونا هستند، چه کاربری که ثانیه ای از عضو شدن اون نمیگذره چه
Admin سایت! همونطوری که در هر جامعه ای یک سری قوانین برای عموم جامعه تعریف می شه که همه موظف به رعایت این قوانین هستند و تعدای از قوانین همیشه دردسر رو به دنبال داشته!!
پس بهتره قبل از ثبت نام در هر فروم یا انجمنی
قوانین رو با دقت بخونیم که برای کسی مشکلی پیش نیاد !

در هر فروم کاربران نسبت به فعالیت ، قابلیت و اطلاعاتشون دسته بندی میشن و درجاتی رو از سوی سایت یا
مدیر سایت دریافت می کنن. از قبیل
Member ، Senior Member ، Moderator و... که این شکل یا نوع نامگذاری این درجات در هر فروم بسته سلیقه مدیر سایت تعیین می شود که از روی این درجات به راحتی می توان فهمید که هر کسی چه وظیفه ای رو در این جامعه به عهده داره؟!!

 

من کمی توضیح میدم :
هر کسی که به عضویت سایت در می آید یک
Member حساب میشه که هر Member می تونه :
- تاپیکهای دیگران رو ببینه و به اونا پاسخ بده

 

- فایلها رو از سایت دانلود کنه
- در مورد یک تاپیک گزارش خطا بده
- تاپیکهای خودش رو پاک کنه یا تغییر بده
- به اعضای سایت پغام خصوصی بفرسته و از اونا پیغام بگیره
- و کارهای عادی دیگر در سایت ( آواتر ، جستوجو و ... )

اما مدیران سایت که به چند دسته تقسم می شن در واقع نقش پلیس و معلم رو توی این جامعه بازی می کنن!

مدیران انجمن ها:

- هر شخص می تونه مدیر یک یا چند انجمن باشه که این درجه از سوی مدیر اصلی سایت یا Admin تعیین میشه.
مدیر هر انجمن مثلا مدیر انجمن موسیقی از قسمت موضوعات عمومی، در کلیه بخشهای انجمن موسیقی مدیر است و علاوه بر کارهایی که یک
Member می تونست انجام بده؛ می تونه:

- تاپیکهای دیگران رو پاک کنه یا تغییر بده
- یک تاپیک رو قفل کنه یا انتقال بده یا تقسیم موضوع کنه
-
IP نویسنده رو ببینه

اما یک مدیر فقط در انجمن تحت نظارت خودش می تونه این کار رو انجام بده، یعنی مدیر بخش آزاد نمی تونه در بخش موبایل تاپیک بقیه تغییر بده یا پاک کنه !
هر مدیر در تمام انجمن هایی که مدیریت اونا رو به عهده نداره همانند یک
Member است!اما درجه ای بالاتر از Moderator ها، Super Moderator ها هستند که به عنوان یک مدیر برای تمامی انجمن ها و تالارها در نظر گرفته می شه که کل تاپیکهای سایت رو می تونه پاک کنه یا تغییر بده!
در واقع یک مدیر هست که بر تمام تالارها نظارت داره و به همین دلیل به
Super Moderator ها، شورای نظارت گفته می شود!

ولی Administrator که مدیر اصلی سایت هست کلی ترین وظیفه رو بر عهده داره دسترسی اون به همه قسمتهای سایت هست و می تونه تمام کارهایی که Super Moderator انجام میده رو انجام بده اما همه از طرف Admin انتخاب میشن و Admin میتونه Super Moderator رو برکنار کنه و شخصی دیگه ای رو برای این کار در نظر بگیره...

کارهایی که Admin می تونه انجام بده بسیار زیاد هستند، من به مهمترین اونا اشاره می کنم:

- تعیین مدیران و شورای نظارت
- تعیین موضوع انجمن ها
- محروم کردن شخصی از اعضا و جلوگیری از ورود او به سایت
- حفظ امنیت سایت
- طراحی و تغییر قالب سایت
- و ...

موفق و موید باشید !!

 

یک بیسواد

حذف پسوردهای ذخیره شده در ویندوز

مطمئنا برای شما پیش آمده که برای دسترسی به منابع اشتراکی سیستم های دیگر می بایست نام کاربری و پسورد سیستم مقابل را وارد می کرده اید و درصورتیکه مرتبا به این منابع دسترسی داشته اید گزینه Save یا ذخیره کردن را انتخاب کرده اید تا هر بار مجبور به وارد کردن این اطلاعات نباشید. و حتی ممکن است بخواهید از قبل لیست سیستم های مورد نظرتان بهمراه نام کاربری و پسورد مورد نیاز را در سیستم ذخیره کنید.
این آموزش قصد دارد شیوه اضافه کردن اطلاعات مورد نیاز برای اهراز هویت کاربران برای دسترسی به منابع اشتراکی و همچنین ویرایش اطلاعات از قبل وارد شده را بیان کند.
برای این منظور بر روی Start کلیک کرده و Run را انتخاب کنید ، در این پنجره عبارت زیر را تایپ کرده و OK را بزنید.

rundll32.exe keymgr.dll, KRShowKeyMgr

پنجره باز می شود.
Stored User names and passwords
در این پنجره می توان اطلاعات از قبل وارد شده را مشاهده کرد ، برای ویرایش آنها بر روی گزینه مورد نظر کلیک کرده و Properties را بزنید.
پنجره ی Logon Information Properties باز می شود که می توانید از طریق آن آدرس سیستم مورد نظر بهمراه نام کاربری و پسورد را تغییر دهید.
Logon Information Properties

برای اضافه کردن اطلاعات جدید در پنجره Stored User names and passwords بر روی Add کلیک کنید.
این بار هم پنجره Logon Information Properties باز می شود ولی اطلاعاتی مانند مرحله قبل در آن وجود ندارد و می بایست سرور مورد نظر بهمراه نام کاربری و پسورد را جهت اهراز هویت در آن وارد کرد.

 

 

یک بیسواد

میکروبلاگ نام یک سرویس جدید اینترنتی است که از عمر آن کمتر از سه سال می گذرد و در این مدت ،استقبال خوبی از آن در جهان شده است .اما استفاده از این سرویس در ایران خیلی کم است و شاید دلیل آن کم اطلاعی ایرانیان از این سرویس باشد.


اما میکروبلاگ چیست؟
میکروبلاگ نوعی وبلاگ است که به کاربران امکان ارسال مطالب بسیار کوتاه که معمولا تا 200 کاراکتر است را می دهد.به قول یکی از بچه ها مخصوص مطالب ساندویچی ست و از این طریق کاربران می توانند در هر لحظه اتفاقات و حالات خود را برای دوستان خود بیان کنند.

شاید بپرسید چگونه در هر لحظه می توان به میکروبلاگ مطلب فرستاد؟
معمولا در میکروبلاگها راههای مختلف و سهل الوصول ارسال مطلب در نظر گرفته می شود که عبارتند از: ارسال از طریق سایت(دقیقا مثل روش ارسال مطلب در وبلاگ)،از طریق ایمیل یا مسنجر و از همه مهمتر از طریق اس ام اس
مطالب این میکروبلاگها می تواند متن،عکس یا فیلم باشد و امکان ارسال آنها کاملا بستگی به سرویس دهنده میکروبلاگ و سرویس دهنده خدمات ارتباطی دارد.مثلا برای ارسال عکس می توان از طریق ام ام اس این کار را انجام داد.
معروفترین سرویس دهنده میکروبلاگ در دنیا سایت ""Twitter است که کار خود را از جولای سال 2006 آغاز کرد و مهمترین رقیب آن "Jaiku" است.
در ضمن باید گفت میکروبلاگ در ماهیت چیز جدیدی نیست زیرا این امکان با نام "status update" قبلا در دل سایتهایی مثل "Facebook" و "MySpace"(این دو سایت چیزی مثل سایت "کلوب"-cloob.com- خودمان است) وجود داشت اما با پرورش آن به عنوان یک ایده جدید مطرح شده است.
در ایران هم جدیدا سایتی برای سرویس دهی میکروبلاگ با نام "وی ویو" با آدرس های www.viwio.com – www.viwio.ir – www.viwio.net راه اندازی شده است که چون ایرانی هست شما می توانید از همه روشهای ارسال مطلب که از همه مهمتر موبایل است استفاده کنید.

البته بیسیمچی این سایتها رو تایید نمیکنم وفقط نمونه ای را مثال زدم

یاحق

یک بیسواد

گروه سیاسی: سالهای دهه شصت، آنها که دل در گرو منتظری داشتند، عرصه را بر دیده‌بان انقلاب، شهید لاجوردی - که با تیزبینی مخصوص خود، مانع از دخالت منتظری در آزادسازی عناصر گروهکی بود - تنگ کرده بودند. تا آنجا که شورای عالی قضایی با تحریک چند عضو خود در نهایت به عزل لاجوردی در سال 1363 تن داد. امری که به تصریح حاج سید احمد آقا مخالف نظر امام بود.

به تازگی بار دیگر یکی از کسانی که به دستور امام و به دلایل اخلاقی عزل شده بود و امروز مزورانه خود را از خط نگهداران امام جا زده است، به بهانه دفاع از حاج سید احمد خمینی، بار دیگر به کسی تاخته که امام حمایت از او را ملاک برائت فرزندش قرار داد و فرمود « و در امور سیاسی مدتی تهمتها زده شد که احمد طرفدار منافقین است و من در طول مدت انقلاب مخالفتهایی از او می‏دیدم که دیگران بر آن شدت و قاطعیت نبودند و در این آخر که قضیه زندان اوین پیش آمد و شکایاتی از آقای لاجوردی می‏شد و مخالفتهایی می‏شد [غیر] از احمد کسی را ندیدم که بیشتر از آقای لاجوردی طرفداری‏ کند و دفاع نماید و وجود او را برای زندان اوین لازم و برکناری او را تقریباً فاجعه می‏دانست»‏ ( صحیفه امام، ج‏17، ص: 92)

برای بررسی حقیقت ماجرا، کافی است نگاهی به حوادث منتهی به عزل لاجوردی و سخنرانی مراسم تودیع وی داشته باشیم. تا به سادگی دیابیم چرا به هر بهانه‌ای لاجوردی که در دهه شصت هشدار "منافقین انقلاب" را داده بود، مورد هجمه قرار می‌گیرد. چکیده‌ای از این بررسی در گزارشی در ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران آمده است که در ادامه تقدیم می‌گردد.

گزارشی از زندگی اسدالله لاجوردی
برکناری دیده بان انقلاب

با آرام شدن فضای کشور و پایان موج ترور مسئولین نظام و مردم در خیابانها، برخی از چهره‌هایی که با شهادت دکتر بهشتی وارد دستگاه قضایی شده بودند در اولین قدم کوشیدند تا سیداسدالله لاجوردی را از مسئولیت دادستانی انقلاب تهران کنار بگذارند. تلاش آنها در دی ماه 63 نتیجه داد و بر خلاف نظر امام خمینی (ره) سید اسدالله لاجوردی از سمت دادستانی انقلاب تهران عزل شد.

لاجوردی که بود؟
سید اسدالله لاجوردی در جنوب تهران متولد شد. پدرش هیزم‌فروش بود. سید اسدالله پس از دو سال تحصیل در مقطع دبیرستان ترک تحصیل کرد و به فراگیری علوم حوزوی پرداخت. شرح لمعه و اصول و منطق را در مسجد شاهچراغ نزد استاد شاهچراغی و فقه را نزد مرحوم سید مرتضی لنگرودی فرا گرفت. آشنایی با حاج صادق امانی حاصل آن دوران است. دوستی آنها با وصلت حاج صادق امانی با خواهر سید اسدالله مستحکم‌تر شد و نقطه عطفی در زندگی مبارزاتی وی محسوب می‌گردد.

او همراه صادق امانی، محمدصادق اسلامی و حسین رحمانی ادبیات عرب را به خوبی و علوم حوزوی را در حد کفایه آموخت و به دلیل هوش و ذکاوت و قدرت و استنباط بالا به تفسیر قرآن پرداخت و به جلسات بحث شهید مطهری نیز راه یافت.

لاجوردی و همراهانش به مرور تحت رهنمودهای برخی شخصیت‌ها همچون شهید آیت‌الله بهشتی و شهید مطهری ، گردانندگان سه هئیت مذهبی تهران و همچنین آشنایی گروههای مختلف با امام خمینی (ره) و توصیه ایشان به همبستگی میان گروهها تصمیم به ائتلاف و ایجاد تشکل در راستای مبارزه با رژیم ستمشاهی گرفتند، که به شکل‌گیری هئیت مؤتلفه اسلامی انجامید. با این رویداد مبارزات امام خمینی (ره) با رژیم شکل تازه‌ای به خود گرفت. امام (ره) در اعتراض به اقدامات رژیم، نوروز سال 1342 را که مصادف با وفات امام جعفر صادق (ع) بود عزای عمومی اعلام نمود و رژیم تصمیم گرفت با انجام اقداماتی شدید روحانیون را مرعوب ساخته و آنها را از صحنۀ سیاست دور نماید. بنابراین روز 2 فروردین 1342، گروهی از سربازان گارد شاهنشاهی مجلس روضه‌خوانی و عزای آیت‌الله گلپایگانی را که در مدرسه فیضیه قم برگزار شده بود برهم زده و به ضرب و شتم مردم و روحانیون پرداختند. واقعه مدرسه فیضیه قم و سخنرانی تاریخی امام (ره) در روز 13 خرداد 1342 که منجر به دستگیری ایشان و قیام 15 خرداد گردید موجب تظاهرات عده بسیاری از مردم شهرهای قم و تهران شد. یک شاخه از تظاهرات نیز از منزل سید اسدالله لاجوردی شروع شد.

به دنبال اقدامات خشونت‌بار رژیم، هیأت‌های مؤتلفه تصمیم به فعالیت مسلحانه گرفت و به دنبال تصویب طرح کاپیتولاسیون توسط حسنعلی منصور و ترور وی، لاجوردی دستگیر شد. و پس از مدتی از زندان شهربانی آزاد گردید. بعد از آزادی او از زندان، تحقیقات در مورد قتل منصور ادامه یافت و ساواک که به نقش هئیت مؤتلفه اسلامی در برنامه‌ریزی و اجرای قتل منصور پی برده بود در 13 اسفند 1343 منزل لاجوردی را دوباره بازرسی و بعد از دو روز او را به اتهام عضویت در هئیت مؤتلفه دستگیر کرد و به زندان قزل‌قلعه منتقل ساخت و تحت بازجویی و شکنجه‌های طاقت‌فرسا قرار داد. ولی لاجوردی با استقامتی ستودنی در برابر بازجویان پایداری نمود و در نهایت به 18 ماه حبس تأدیبی محکوم گردید. او پس از آزادی از زندان شغل خود را تغییر داد و در شکل‌گیری مؤسسه بنیاد تعاون و رفاه اسلامی نقش مؤثری ایفا نمود. مبارزات مخفیانه لاجوردی تا سال 1347 از دید مأموران ساواک پنهان ماند و در این مدت به ساماندهی افراد مذهبی در چارچوب جلسات سیار همت گماشت. او در ادامه مبارزات خود با ورود سرمایه‌گذاران آمریکایی به ایران در فروردین 1349، مبادرت به تکثیر اعلامیه‌ای تحت عنوان «گامی دیگر در راه تشدید غارتگری» نمود و در اردیبهشت همان سال دستگیر شد و در زیر شکنجه‌های ددمنشانه دژخیمان ساواک کمرش شکست و بینایی یک چشم خود را نیز تا حد زیادی از دست داد و به چهار سال حبس محکوم گردید. سومین دوران زندان وی 30 فروردین 1353 پایان گرفت. با توجه به آگاهی ساواک از روحیه مبارزه‌طلبانه سید اسدالله، بعد از آزادی نیز او را تحت کنترل و مراقبت شدید قرار داد و در تاریخ هفتم اسفند 1353مجدداً وی را دستگیر و این بار به 18 ماه حبس جنایی محکوم نمود.

سال 1356 همزمان با اوج‌گیری حرکتهای مردمی و شکل‌گیری انقلاب اسلامی، وی در 27 مرداد 1356 همراه با عدۀ زیادی از زندان آزاد شد . با نزدیک شدن به ورود امام خمینی به تهران لاجوردی در کنار مهدی عراقی و بادامچیان زیر نظر شهید آیت الله مطهری از مسئولان کمیته استقبال از امام خمینی بودند. لاجوردی در انتخابات دور اول مجلس شورای اسلامی کاندیدای ائتلاف جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی بود. او به اصرار شهید بهشتی و ناطق نوری دادستانی پرونده اعضای گروهک فرقان را دست گرفت و چند ماه بعد و از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با نظر مساعد امام خمینی و پیشنهاد آیت الله بهشتی دادستان انقلاب تهران شد‌. وی به تعقیب و خنثی‌کردن توطئه‌های گروهک‌های معاند سیاسی، به‌ویژه گروهک فرقان و منافقین پرداخت و در این زمینه تلاش‌های فراوانی کرد.

لاجوردی و دادستانی انقلاب
اسدالله لاجوردی پس از خاتمه پرونده فرقان و پیشگیری از ادامه ترورها توسط این گروهک، مسئولیت دادستانی انقلاب تهران را در طول سال‌های 60 تا 63 برعهده گرفت. لاجوردی با توجه خاص به اهداف منافقان که روی احساسات جوانان سرمایه‌گذاری کرده بودند ، مردم را متوجه ایده‌های التقاطی و ضد فطری سازمان منافقین می‌کرد و به دلیل نفوذ کلام و قدرت در بحث، باعث می‌شد که بسیاری از عقاید تروریستی بازگردند. او معتقد بود که اگر کسی توبه کرد باید از مواهب توبه بهره‌مند شود و اگر کسی به روی نظام اسلحه کشید به سزای خود برسد. حتی بسیاری از آنها که دستشان به خونی آلوده نبود و توبه نموده بودند در اثر این رفتار او به انقلاب علاقه مند شده و برخی از ایشان پس از آزادی در جبهه‌ها حضور یافته و به شهادت رسیدند. گروهکها که با رفتار اسلامی و مقتدرانه او مجال هیچگونه فعالیتی نداشتند با فشارهای بسیار زیادی که از سوی باند مهدی هاشمی و از طریق آیت الله منتظری وارد ساختند، برای برکناریش می‌کوشیدند. یکی از نزدیکان شهید می‌گوید : فشارها از طرف شورای عالی قضایی وقت آنقدر زیاد بود که آقای لاجوردی باید استعفاء بدهد، اما ایشان هرگز زیر بار استعفا نمی‌رفت و البته امام هم به ایشان فرموده بودند که استعفا ندهید و در هر صورت شهید لاجوردی را سال 1363 از کـار برکنار کردند . اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در کتاب خاطرات سال 63 خود به این امر اشاره می‌کند که امام از برکناری آقای لاجوردی که بدون اطلاع ایشان بوده است، ناراحت گردیدند.

اما امام خمینی در همه حالات از لاجوردی دفاع می‌کرد به گونه‌ای که بنیانگذار انقلاب حتی در موضوع دفاع از فرزند خود درباره اتهام‌هایی که به وی وارد می‌گردیده است، شهید لاجوردی را سنگ محک راستین بودن دیدگاه‌های مرحوم حاج سید احمد خمینی قرار می‌دهند و می‌فرمایند: در امور سیاسی مدتی تهمت‌ها زده شد که احمد طرفدار منافقین است و من درطول مدت انقلاب مخالفت‌هایی از او می‌دیدم که دیگران بر آن شدت و قاطعیت نبودند و در این آخر که قضیه زندان اوین پیش آمد و شکایاتی از آقای لاجوردی می‌شد و مخالفت‌هایی می‌شد (غیر) از احمد کسی را ندیدم که بیشتر از آقای لاجوردی طرفداری کند و دفاع نماید و وجود او را برای زندان اوین لازم و برکناری او را تقریباً فاجعه می‌دانست. شهید لاجوردی پرونده اغلب گروهک‌ها را به سامان رساند، اگرچه با موانعی که برخی مقامات وقت در کار او ایجاد کردند نتوانست پرونده برخی را تا انتها دنبال نماید. بنا بر نقل نزدیکانش وی بعد از آنکه برخی از عـنـاصـر پائین سازمان پیکار اعدام شدند اما رهبران سازمان و کادر مرکزی با توصیه شورای عالی قضایی آزاد شده بودند؛ در پای آن حکمی که از طرف شورای عالی قضایی صادر شده بود، نوشت: خدایا من با دیدن این حکم ، مرگ خود را آرزو می‌کنم که در نظام جمهوری اسلامی زیردستی آن کسی که تابع شخص دیگری است باید اعدام شود اما کـسـی کـه دسـتور صادر کرده از زندان آزاد می‌شود و در خارج از کشور همچنان زندگی کند و مدام اتهام به نظام جمهوری اسلامی نسبت دهد.

وی پس از آنکه از مقام خود عزل می‌گردد به شغل آزاد روی آورد و چند ماه بعد پنج بار به جبهه‌ها اعزام شد وعلی رغم سنش و آثار باقی مانده از شکنجه‌های زندان کارهای سنگینی مانند ساختن سنگر و خالی کردن جعبه‌ مهمات در خطوط مقدم را نیز به عهده گرفت.

پس از تغییر مدیریت قوه قضائیه، آیت الله یزدی با سفارش سید احمد خمینی، لاجوردی را به همکاری دعوت کرد و ریاست سازمان زندانها را به اوسپرد ؛ بدین گونه لاجوردی جایگزین مجید انصاری شد.

من را لاجوردی شکنجه کرده!

طاهرزاده از بازماندگان نسل اول سازمان مجاهدین خلق که پس از پیروزی انقلاب حاضر به همکاری با مسعود رجوی نشد در بیان خاطره‌ای از روزهای دادستانی انقلاب توسط لاجوردی می‌گوید: بعد از انقلاب در اوین لاجوردی از من دعوت کرد و گفت بیا این تخم و ترکه‌هایت را ببین. ببین توی ایران چی پاشیدی! آن موقع من در کمیته ستاد مشترک بودم. من به اوین رفتم. با لاجوردی از قبل هم‌سلول بودیم و همدیگر را خوب می‌شناختیم. آقای لاجوردی از بعضی مسائل اصلاً نمی‌گذشت. در میان مجاهدین، غیر از من فکر نمی‌کنم کسی را قبول داشتند، حالا چه دلیلی داشت؟ نمی‌دانم، ولی می‌دانم که آدم باهوشی بود.

ایشان آمد و به من گفت: چطوری داداش؟ گفتم:‌ خوبم. تو چطوری؟ داری جلادی می‌کنی؟ قاه قاه خندید و گفت:‌ بیا می‌خواهم نشانت بدهم که دارم چه می‌کنم. همین طور که به طرف دفترش در طبقه 2 یا 3 می‌رفتیم، چند تا دختر آمدند. صدایشان زد و گفت بیائید. آمدند جلو. از آنها پرسید: در اینجا کسی شما را شکنجه کرد؟ هیچ یادم نمی‌رود. یکی از دخترها که مشخص بود او را نمی‌شناخت، گفت:‌ بله. آقای لاجوردی ما را شکنجه کرد. لاجوردی به من اشاره کرد و گفت:‌ این آقا را آورده‌ایم که لاجوردی هر کاری کرده‌، تنبیهش کند. حالا بگوئید چه شکایتی دارید؟ آنها حرف‌هایی زدند و بعد آقای لاجوردی به یکی از پاسدارها گفت آنها را ببرد. بعد رفتیم دفترش و آقای طهوری هم آمد و ناهار را هم با هم خوردیم و تا عصر بودم و برگشتم به کمیته. گفتم: اسدالله! من از این چیزها اطلاعی ندارم. اینها تخم و ترکه‌های ما نیستند. ما این قدر آدم‌های نپخته که این جوری به کسی اتهام بزند، نداریم. اگر حقیقت را بگوید، چه بهتر و این شهامت است، ولی اینکه ندیده و نشناخته حرف بزند و بدون اینکه کسی را بشناسد، به خود تو بگوید لاجوردی مرا شکنجه کرده، چنین آدمی نداریم. این خاطره هیچ یادم نمی‌رود. در محوطه اوین بود.

چرا لاجوردی عزل شد

اداره دادستانی انقلاب تهران در زمانی که گروهک‌ها بخصوص منافقین با جمع آوری سلاح در خانه‌های تیمی بیش از چند هزار نفر از مردم تهران را به شهادت می‌رساندند و پایتخت هر روزشاهد درگیری‌های مسلحانه بین نیروهای امنیتی انقلاب و گروهک‌ها بود، بسیار دشوار بود. برخورد مقتدرانه لاجوردی با محاربین سبب شد تا نارضایتی کسانی که دوستان و یا اقوامشان در این برخوردها زندانی و یا اعدام می‌شدند، برانگیخته شود. بازداشت حسن لاهوتی، پدر دامادهای هاشمی رفسنجانی از جمله این برخوردها بود.

همچنین توصیه ناپذیری لاجوردی سبب نارضایتی شدید جناح چپ شده بود. بهزاد نبوی پس از گذشت نزدیک 30 سال از اعدام محمدرضا سعادتی، رهبر منافقین در زندان اوین هنوز نمی‌تواند عصبانیتش را پنهان کند. بهزاد نبوی سال گذشته در گفت و گویی با ارگان داخلی سازمان مجاهدین انقلاب گفته بعد از دست به اسلحه بردن منافقین، شهید لاجوردی استدلال می‌کرد که کسانی که نگذاشتند منافقین را قبل از شروع عملیات مسلحانه بازداشت و مجازات کنیم، همدست آنان هستند و با این استدلال بعدها (نه در حیات رجایی، بهشتی و... بلکه پس از شهادت آنها) ما را منافقین جدید می‌خواند. جالب اینکه کسانی که شهید رجایی حاضر نبود یک روز با آنان همکاری کند خونخواه رجایی می‌شوند و خسرو تهرانی که شهید رجایی بارها می‌گفت من حتی از راه رفتن ایشان لذت می‌برم قاتل رجایی می‌شود؟! این ادعا درباره شهید لاجوردی که رجایی حاضر به یک روز همکاری با وی نبوده در حالی مطرح می‌شود که شهید رجایی لاجوردی را به عنوان وزیر بازرگانی مطرح کرد و بنی صدر به دلیل مواضع روشن لاجوردی نپذیرفت و یکی از موارد اصلی درگیری شهید رجایی با بنی صدر در تنظیم کابینه بود که سبب شد تا شش ماه دولت رجایی بدون وزیر بازرگانی باشد.

اسدالله لاجوردی از اولین شخصیت‌هایی بود که بنای برخورد با باند مهدی هاشمی را داشت و این برخورد سبب فعالیت گسترده آیت الله منتظری علیه او شده بود. حتی گواهی محمد منتظری بر عدم برخورد‌های غیراسلامی در زندانها نیز آیت الله منتظری را ساکت نکرد و هیأت‌های تحقیق منتظری که برای مچگیری از لاجوردی تشکیل شده بود با حمایت محقق داماد، رئیس وقت سازمان بازرسی کشور ، موسوی خوئینی‌ها دادستان کل کشور، یوسف صانعی و موسوی تبریزی مشغول بودند .

اما شاید مهمترین دلیل برکناری اسدالله لاجوردی از دادستانی انقلاب ، پیگیری گسترده وبدون اغماض پرونده هشت شهریور بود که مستقیماً دفتراطلاعات نخست وزیر را هدف گرفته بود.

آخرین سخنرانی
اما اسرار برکناری اسدالله لاجوردی از دادستانی انقلاب تهران با حکم شورای عالی قضایی در آخرین سخنرانی او در 29 دیماه 1363 در تودیع صمیمانه با جمع همکارانش در دادستانی تهران عیان می‌شود. لاجوردی در این سخنرانی ضمن تأکید بر ضرورت باقی ماندن آنها برای حفظ انقلاب، خبر می‌دهد که با تمام فشارهایی که به او آورده اند، تا آخرین نفس در برابر جریان نفاق ایستادگی کرده است تا عزلش کنند. او توضیح می‌دهد که اگر در پرونده‌ای عفوی صورت گرفته است که نا حق بوده و او در کنار آن نوشته است که با نظر این دادستانی نبوده اما به آن عمل کرده است، بدان جهت است که امام به من گفتند که باش، دادستان باش، حرف شورا را هم گوش کن ... به امام عرض می‌کردم که شما به من بگوئید برو، چون من به اینها [فشارآورندگان] گفته بودم که من استعفا بده نیستم ... » او در آن جلسه توضیح می‌دهد که بزرگ ترین مشکل او توصیه ناپذیریش در برابر کسانی بوده است که بعدها در وصیتنامه آنها را منافقین انقلاب نامیده است و اعتراض به عدم اجرای عدالت از سوی کسانی که تحت تأثیر آنها قرار گرفته اند. از جلسه اش با شورای عالی قضایی در آخرین روز می‌گوید و اینکه به او پیشنهاد ارتقای سازمانی در قبال کنار گذاشته شدن از دادستانی انقلاب داده اند و او گفته است که شما مرا در اینجا تحمل نمی‌کنید، چگونه خواهید توانست در آنجا تحمل کنید. از صدای رسایش در اعتراض به بی عدالتی و تاثیر پذیری از حامیان نفاق می‌گوید و از حال خود وقتی حکم آزادی یکی از سه نفر مرکزیت جناح انقلابی راه کارگر را بر اثر توصیه پذیری می‌بیند، تنها به دلیل آنکه پدر او پزشک منتظری بوده است. «در جریان این اعتراضات موضوع نوشین نفیسی را مطرح کردم. نوشین نفیسی جزو یکی از سه نفر مرکزیت جناح انقلابی راه کارگر بود. وقتی چنین فردی را بیاورند آزاد کنند، من به آنها گفتم که وقتی [دستور] آزادی او را دیدم، از خدا مرگم را خواستم و در پرونده هم نوشتم. نوشتم خدایا تو شاهدی وقتی که این تبعیض را در جمهوری اسلامی دیدم از تو مرگم را خواستم... گفتم نوشین نفیسی را آزاد می‌کنید تا پدرش خوشش بیاید؛ اینکه مرکزیت و محور آزاد شود و زیرمجموعه آن اعدام، ظلم است. چرا 5 ردیف زیر او اعدام بشود اما مرکزیت آزاد بشود؟ این ظلم است و اگر قرار است یک وقت خدای نکرده این نظام جمهوری اسلامی لطمه بخورد، از ناحیه این ظلمها است. ظلم برای من قابل تحمل نیست. علیرضا تشید را باز مطرح کردم. گفتم علیرضا تشید در تیرماه حکم اعدامش تأیید شده، اما شما تا حالا نمی‌گذارید اعدام بشود، در زندان 150 نفر را کمونیست کرده و دنبال کارش هستید تا این را هم از مرگ نجات دهید. اینها برای من قابل تحمل نیست. به آنها گفتم در این رابطه بچه‌های شعبه 6 یکجا همه استعفا دادند که گفتم نمی‌پذیرم... این بچه‌ها همانهایی هستند که از خود شماها این مسائل مذهبی را یاد گرفته اند. »

او به چندین مورد اعمال نفوذ برای رهایی چهره‌های شاخص نفاق اشاره می‌کند، توضیح می‌دهد که او را به خاطر انجام دستور امام م‍ؤاخذه کرده اند و ... و تأکید می‌کند که با تمام این شرایط چون دستور امام بر ماندن بوده است، او تا زمانی که عزلش نکردند، در چارچوب قانون ایستادگی کرده است. «برادران در ماشین به من گفتند لاجوردی بماند هم کاری نمی‌تواند بکند، من به شما می‌گویم، شما هم می‌دانید، من آدمی نیستم که کوتاه بیایم. فقط یکجا کوتاه می‌آیم، این را هم بارها گفتم امام اگر به من بگوبد برو در آتش- من دلم می خواهد یک دفعه امام این را امتحان کنند. اگر آتش روشن بکنند این وسط هم به من بگویند برو در آتش- بدون پروا می‌روم در آتش. »

ترور و شهادت
در ماههای ابتدایی سال 77 پایمردی و اصرار لاجوردی بر اجرای قانون در سازمان زندان‌ها سبب می‌گردد که توسط برخی جریانها تحمل نگردد و بر اساس یک پروژه زیرکانه و برخلاف نظر ریاست قوه قضائیه استعفای او به رسانه‌ها اعلام گردد؛ او در پاسخ به دعوت آیت الله یزدی با توجه به کسالتهای جسمی حاصل از شکنجه‌های بسیارزندان از یک سو و عدم تحمل مرام پایمردی وی بر قانون توسط گروهی از جریانها از سوی دیگر، از پذیرش مسئولیت جدید خودداری کرد و بار دیگر به شغل آزاد روی آورد .

در طول سالهای پس از انقلاب منافقین بارها کمر به ترور و قتل اوبستند ولی در هر بار ناکام بودند تا این که در اول شهریور 1377 شهید لاجوردی توسط علی اصغر غضنفرنژاد و علی اکبر اکبری ده بالایی از اعضای گروهک منافقین مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید. در جریان ترور، دو تن از تروریست‌ها توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند. علی اکبر اکبری ، در اثر شدت جراحات وارده در حین عملیات، در بیمارستان درگذشت و فرد دوم ( که علی اصغر غضنفر نژاد- معروف به سیاوش) نام داشت به شرکت فعال خود در این جنایت تروریستی اعتراف کرد. وی اقرار نمود که از سوی گروهک منافقین، جهت انجام این ترور آموزش دیده و به ایران عزیمت کرده است. وی اعتراف کرد که دوره‌های مختلف تروریستی (از جمله: نحوه ترور شهید لاجوردی) را در عراق و در مقر گروهک منافقین آموزش دیده است. این منافق تروریست، در یک برنامه تلویزیونی که چند هفته پس از ترور، از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید، تمام نکات مربوط به این ترور را فاش نمود. در شب اجرای این ترور، گروهک منافقین، طی بیانیه ای، به صورت رسمی، مسئولیت ترور را پذیرفت. ساعاتی پس از شهادت اسدالله لاجوردی، خبرگزاری جمهوری اسلامی که زیر نظر فریدون وردی نژاد اداره می‌شد، حاضر نشد عنوان شهید را برای لاجوردی به کار گیرد. این مسئله حتی در سخنان رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه ظهر روز عاشورای (۲۶ فروردین ) سال ۷۹ نیز انعکاس یافت: من این درد درونی خودم را فراموش نمی‌کنم که در یک‌سال‌ونیم پیش، وقتی که شهید عالی‌مقام و سید عزیز و بزرگوار، شهید لاجوردی به شهادت رسید - کسی که چهره‌ بسیار درخشانی بود و بسیار کسان از مجاهدات او در دوران مبارزات و در دوران اختناق خبر ندارند که این مرد چه کرد و کجاها بود و چگونه زندگی کرد؛ چه زندانهایی کشید و چه زحمتهایی متحمل شد. بعد از انقلاب نیز بی‌تظاهرترین کارها را که سخت‌ترین هم بود، بر دوش گرفت و آخر هم شهید شد - یکی از روزنامه‌های آلمان نوشت ترور لاجوردی، ترور نیست! یعنی آنها عنوان ترور را هم عوض کردند.

شهادت اسدالله لاجوردی در زمانی که مسئولیتی رسمی بر عهده نداشت و همانند شهروندی عادی و بدون محافظ و با دوچرخه‌ای در محل کار آزاد خود حاضر می گشت خود پرونده‌ای است که نیاز به کارشناسی گسترده دارد. بدون قضاوت درباره درستی یا نادرستی این تحلیل بد نیست به مطلبی که در یکی از رسانه‌های اینترنتی نوشته شده است اشاره‌ای شود: منافقین می‌توانستند با توجه به ریسک پذیری بالای این نوع اقدامات هدف بهتری را انتخاب کنند که دارای مناصب حکومتی بوده و ترور وی دال بر قدرت بالای عملیاتی گروهک منافقین باشد و اینکه ممکن است ادعا شود منافقین به خاطر کینه‌ای که از شهید لاجوردی داشتند او را به عنوان هدف انتخاب کردند اما این ادعا نیز منتفی می‌باشد به دلیل اینکه شهید لاجوردی مدت زیادی بود که از مسئولیت‌های خود کناره گرفته و با همان ساده زیستی همیشگی مشغول کسب و کار سنتی خود یعنی پارچه فروشی در بازار بود و منافقین خیلی پیش از آن می‌توانستند آن شهید بزرگوار را ترور کنند. اما آنچه که موجب شد تا منافقین شهید لاجوردی را به عنوان هدف و آن مقطع را به عنوان زمان ترور انتخاب کنند تنها یک موضوع بود و آن هم چیزی نبود جز تلاش آن شهید در هفته‌های آخر عمر خود برای پیگیری مجدد پرونده منافقین انقلاب.

با شهادت لاجوردی دو بعد تازه از وی آشکار می‌گردد، بعد اول با انتشار وصیتنامه اش که نگرانی او از جریان منحرف سومی در انقلاب که آنها را منافقین انقلاب نامیده است، ژرف نگری وی آشکار می‌گردد، علی الخصوص که وی این وصیتنامه را در زمان حضورش در جبهه‌های دفاع مقدس در سال 66 نگاشته بود و تا آن روز آن را همچنان به قوت خود باقی می‌دانست: خدایا تو شاهدی چندین بار با عناوین مختلف خطر منافقین انقلاب را (همانها که التقاط به گونه منافقین خلق سراسر وجودشان را و همه ذهن و باورشان را گرفته و همانا ریاکارانه برای رسیدن به مقصودشان دستمال ابریشمی بسیار بزرگ به بزرگی مجمع الاضداد به دست گرفته اند، هم رجایی و باهنر را می‌کشند هم به سوگشان می‌نشینند، هم با منافقین خلق پیوند تشکیلاتی وسپس... برقرار می‌کنند ، هم آنان را دستگیر می‌کنند و هم برای آزادیشان و اعطای مقام و مسئولیت بدانان تلاش می‌کنند و از افشای ماهیت کثیف آنان سخت بیمناک می‌شوند، هم در مبارزه علیه آنان (و در حقیقت برای جلب رضایت مسئولین و نجات بنیادی آنان خود را در صف منافق کشان می‌زنند و هم در حوزه‌های علمیه به فقه و فقاهت روی می‌آورند تا مسیر فقه را عوض کنند. ) به مسئولین گوشزد کرده ام، گفته ام که خطر اینان به مراتب زیادتر از خطر منافقین خلق است چرا که علاوه بر همه شیوه‌های منافقانه منافقین، سالوسانه در صف حزب اللهیان قرار گرفته، صفوف مقدم را غاصبانه به تصرف خود درآورده اند به گونه‌ای که عملاً عقل و اراده منفصل برخی تصمیم گیرندگان قرار گرفتند. با انتشار وصیتنامه اش که اثر بسیار جدی در میان موافقان و مخالفانش داشت، آیت الله یزدی خطیب جمعه آن هفته تهران، مطالعه این وصیتنامه امام گونه را پند آموز خواند و آن را بشدت مورد توصیه قرار داد. در پی این تأکید خطیب جمعه، نشریه عصرما ارگان سازمان مجاهدین انقلاب که مخاطب وصیتنامه را خود تلقی کرده بود، در قالب نامه وارده نقدی تند بر آن منتشر ساخت. بعدها سعید حجاریان در مصاحبه معروفش با باقی در این باره چنین گفت: بچه‌ها از زندان با لاجوردی اختلاف داشتند... ما در عصر ما وصیتنامه لاجوردی را نقد کردیم (با اینکه تازه شهید شده بود) تحت عنوان دشمن شناسی وارونه!

یک بیسواد

ادعیه (به تفکیک نام دعا)
 

دعای کمیل بن زیاد (علیه الرحمة)

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 نزار القطری 5,734 0:24:26
2 کافی 6,988 0:29:48
3 حاج مهدی منصوری 10,680 1:00:14
4 عباس صالحی 7,762 0:43:52
5 انصاریان - قسمت اول 4,065 0:22:49
6 انصاریان - قسمت دوم 6,951 0:39:31
7 هاشمی نژاد - قسمت اول 4,387 0:24:39
8 هاشمی نژاد - قسمت دوم 5,310 0:30:11
9 عبدالرضا هلالی 2,832 0:15:49
10 حاج رضا نبوی - قسمت اول 5,354 0:30:09
11 حاج رضا نبوی - قسمت دوم 5,445 0:30:57
12 حاج منصور ارضی (رمضان86 قسمت اول) 2,674 0:18:19
13 حاج منصور ارضی (رمضان86 قسمت دوم) 2,618 0:17:56
14 حاج محمود کریمی (رمضان86 قسمت اول) 2,910 0:19:57
15 حاج محمود کریمی (رمضان86 قسمت دوم) 3,004 0:20:35
16 حاج محمود کریمی (رمضان86 قسمت سوم) 2,717 0:18:37
17 حاج محمد رضا طاهری (رمضان86 قسمت اول) 3,243 0:22:14
18 حاج محمد رضا طاهری (رمضان86 قسمت دوم) 3,981 0:27:18
19 حاج محمد رضا طاهری (رمضان86 قسمت سوم) 1,223 0:06:57
20 دعای کمیل 1,812 0:29:22
21 حاج مهدی سماواتی 1,386 0:34:36
22 شیخ باقر مقدسی 1,237 0:20:01

دعای توسل

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 باسم کربلایی 3,998 0:22:43
2 رستگار 10,575 1:00:09
3 عبدالرضا هلالی 5,420 0:30:32
4 حاج مهدی منصوری 4,968 0:27:58
5 سید مهدی میرداماد 5,038 0:28:22
6 حاج مهدی سلحشور 6,808 0:38:26
7 سازگار 4,909 0:27:35
8 حاج حسین سازور 7,960 0:44:59
9 حاج مهدی سماواتی - قسمت اول 5,568 0:18:50
10 حاج مهدی سماواتی - قسمت دوم 5,564 0:18:58
11 حاج صادق آهنگران 1,370 0:22:12
12 سید ولید المزیدی 1,128 0:18:15
13 فرهمند 3,696 0:15:46

دعای ندبه

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 باسم کربلایی 5,128 0:29:08
2 انصاریان 8,959 0:50:56
3 کافی 5,620 0:31:38
4 حاج سعید حدادیان 7,064 0:39:54
5 حاج مهدی منصوری - قسمت اول 4,257 0:23:55
6 حاج مهدی منصوری - قسمت دوم 5,377 0:30:34
7 ملا باسم 7,856 0:44:24
8 حاج مهدی سماواتی - قسمت اول 5,372 0:18:09
9 حاج مهدی سماواتی - قسمت دوم 5,568 0:17:59
10 شیخ باقر مقدسی 1,291 0:20:54
11 فرهمند 4,005 0:26:25

دعای عهد

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 موسوی قهار 3,554 0:10:06
2 فرهمند 542 0:08:42
3 دعای عهد(جدید) 542 0:08:42
4 سید ولید المزیدی 588 0:09:27

دعای اللهم انی اسالک بکتابک المنزل ... (دعای قرآن به سر گرفتن)

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 حاج محمد رضا طاهری 6.391 0:18:10
2 حاج سعید حدادیان 7.480 0:21:16

دعای مجیر

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 باسم کربلایی 3,265 0:18:33
2 حاج سعید حدادیان 6,542 0:37:11
3 حاج مهدی منصوری 6,260 0:21:11
4 حاج منصور ارضی 2,564 0:41:37

دعای جوشن کبیر

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 مرشد لو (جدید) 9,461 1:04:34
2 موسوی قهار (جدید) 16,767 1:11:30
3 شیخ باقر مقدسی 1,876 0:30:25
4 محمدرضا طاهری (جدید) 20,640 1:28:02
5 سید مهدی میرداماد (جدید) 21,703 1:32:35
6 دعای جوشن کبیر1 (قسمت اول) 1,240 0:20:05
7 دعای جوشن کبیر1 (قسمت دوم) 1,242 0:20:07
8 دعای جوشن کبیر2 (جدید) 16,570 1:10:40
9 دعای جوشن کبیر3 (جدید) 17,351 1:14:00

دعای سمات

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 موسوی قهار (لینک تصحیح شد) 3,100 0:17:36
2 کافی 2.270 0:05:22
3 فرهمند 3,561 0:15:11

دعای افتتاح

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 حاج سعید حدادیان 4,974 0:28:16
2 حاج منصور ارضی 10,793 1:01:23
3 حاج محمد رضا طاهری 8,674 0:49:19
4 حاج مهدی سماواتی 7,634 0:25:53
5 دعای افتتاح 2,034 0:32:58
6 شیخ باقر مقدسی 920 0:14:52

دعای سحر

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 موسوی قهار (جدید) 4,468 0:19:02
2 محمد اصفهانی (جدید) 3,483 0:14:50
3 عباس صالحی (قسمت اول) 5,376 0:30:34
4 عباس صالحی (قسمت دوم) 5,440 0:30:55
5 دعای سحر 561 0:09:00
6 استاد فرهمند 2,706 0:11:32

دعای ابو حمزه ثمالی

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 حاج ماشاءالله عابدی (قسمت اول) (جدید) 8,998 0:38:23
2 حاج ماشاءالله عابدی (قسمت دوم) (جدید) 10,992 0:46:35
3 حاج ماشاءالله عابدی (قسمت سوم) (جدید) 10,116 0:43:09
4 میثم تمار (قسمت اول) (جدید) 2,992 0:09:57
5 میثم تمار (قسمت دوم) (جدید) 2,992 0:09:57
6 میثم تمار (قسمت سوم) (جدید) 2,992 0:09:57
7 میثم تمار (قسمت چهارم) (جدید) 2,992 0:09:57
8 میثم تمار (قسمت پنجم) (جدید) 2,992 0:09:57
9 میثم تمار (قسمت ششم) (جدید) 2,250 0:07:39
10 رفیعی - قسمت اول 6,465 0:36:45
11 رفیعی - قسمت دوم 6,215 0:35:21
12 حاج مهدی منصوری - قسمت اول 5,183 0:29:11
13 حاج مهدی منصوری - قسمت دوم 5,633 0:32:01
14 حاج مهدی سماواتی1 - قسمت اول 10,602 0:36:10
15 حاج مهدی سماواتی1 - قسمت دوم 9,398 0:32:03
16 حاج مهدی سماواتی1 - قسمت سوم 9,942 0:33:55
17 حاج مهدی سماواتی1 - قسمت چهارم 10,515 0:35:42
18 حاج مهدی سماواتی2 (جدید) 9,297 0:39:38
19 حاج مهدی سماواتی3 (جدید) 9,664 0:41:12

مناجات حضرت امیرالمؤمنین (ع)

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 حاج مهدی سماواتی 1,280 0:20:44
2 حاج مهدی سماواتی 1,081 0:17:29
3 فرهمند 3,121 0:13:18

حدیث شریف کساء

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 حاج سعید حدادیان 8,018 0:45:19
2 کافی 2,164 0:12:01
3 حاج مهدی سماواتی 6,953 0:23:33
4 حدیث شریف کساء - 1 1,800 0:29:12
5 حدیث شریف کساء - 2 937 0:15:09

دعای صباح امام علی (علیه السلام)

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 فرهمند 872 0:14:05
 

دعای مشلول (موسوم به دعای الشّاب المأخوذ بذنبه)

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 دعای مشلول 1,263 0:20:27
2 فرهمند 3,534 0:20:05

دعای جوشن صغیر

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 شیخ باقر مقدسی 1,242 0:20:06
2 فرهمند 9,525 0:40:36

دعای فرج

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 باسم کربلایی 920 0:03:54
2 دعای فرج 228 0:03:36
3 فرهمند 427 0:01:45

ادعیه دیگر:

ردیف

توضیحات

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 اللهم هذا شهر رمضان 3,946 0:29:52
2 اللهم الرزقنی حج بیتک الحرام 293 0:02:11
3 یا علی و یا عظیم ... 750 0:02:32
4 اللهم ادخل علی اهل القبور السرور 794 0:02:41
5 مناجات منظومه - حاج مهدی سماواتی - 1 4,547 0:15:21
6 مناجات منظومه - حاج مهدی سماواتی - 2 5,171 0:17:38
7 دعای بعد از زیارات امام رضا- فرهمند 4,747 0:20:14
8 دعای نور- فرهمند 377 0:01:36
9 دعای عید غدیر- فرهمند 5,216 0:22:14
10 دعای روز مباهله- فرهمند 4,479 0:19:06
11 دعای سریع الاجابه- فرهمند 672 0:02:51
12 آیت الکرسی- فرهمند 522 0:02:13
13 اَللّهُمَّ عَرّفنی نَفسَک- فرهمند 247 0:01:02
14 اَللّهُمَّ عن صنمی قریش- فرهمند 5,969 0:10:11
15 اللهم اصلح عبدک و خلیفتک- فرهمند 433 0:01:50
16 مناجات با خدا- فرهمند 771 0:03:17
17 دعای عظم البلاء - فرهمند 1,263 0:03:34
18 استغاثه به امام زمان - فرهمند 2,095 0:05:56
19 دعای تربت امام حسین (ع) 1,423 0:03:01

برای دانلود کردن ادعیه های فوق، روی آیکون  کلیک راست نموده
و  گزینه ...Save Target As را انتخاب نمایید.


منبع: سایت آوینی

یک بیسواد

 یا بقیه الله آجرک الله :::: اشعار امام زمان (عج) ::: یا صاحب الزمان ادرکنی

ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری
کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی
ای آنکه در حجابت دریای نور داری

من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟
برعکس چشمهایم چشمی صبور داری

از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما
کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟

در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت
کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟

*********************************************

اگر چه روز من و روزگار می گذرد
دلم خوش است که با یاد یار می گذرد

چقدر خاطره انگیز و شاد و رویایی است
قطار عمر که در انتظار می گذرد

به ناگهانیِ یک لحظه عبور سپید
خیال می کنم آن تک سوار می گذرد

کسی که آمدنی بود و هست، می آید
بدین امید، زمستان، بهار، می گذرد

نشسته ایم به راهی که از بهشت امید
نسیم رحمت پروردگار می گذرد

به شوق زنده شدن، عاشقانه می میرم
دو باره زیستنم زین قرار می گذرد

همان حکایت خضر است و چشمه ظلمات
شبی که از بَرِ شب زنده دار می گذرد

شبت همیشه شب قدر باد و، روزت خوش
که با تو روز من و روزگار می گذرد

*********************************************

اسیر مانده ایم در بهانه های پاپتی
و میله های آهنین و عشق های ساعتی

حوالی نگاهمان دوباره صف کشیده است
صدای تیک  تاک غم , شماره های صنعتی !

امان از اشتباه های نا تماممان , همان
تفاخر همیشگی به هیچ های قیمتی !

میان قرن حادثه کجاست اتفاق عشق
نمانده در تسلط همان هبوط لعنتی ؟!

کسی نیامد از تبار انتظارمان ببین
که مانده ایم سخت در هجوم بی لیاقتی !

*********************************************

از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام
گل کرد خار خار شب بی قراری ام

تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام

گر من به شوق دیدنت از خویش می روم
از خویش می روم که تو با خود بیاری ام

بود و نبود من همه از دست رفته است
باری مگر تو دست بر آری به یاری ام

کاری به کار غیر ندارم که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری ام

تا ساحل نگاه تو چون موج بی قرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاری ام

با ناخنم به سنگ نوشتم : بیا , بیا
زان پیشتر که پاک شود یادگاری ام

*********************************************

از میان اشک ها خندیده می آید کسی
خواب بیداری ما را دیده می آید کسی

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی

مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پیچیده می آید کسی

کهکشانی از پرستو در پناهش پرفشان
آسمان در آسمان کوچیده می آید کسی

خواب دیدم , خواب دیده در خیالی دیده اند
از شب ما روز را پرسیده می آید کسی

*********************************************

از فراقت به جوانی همگی پیر شدیم
بی تو از وادی دنیا همگی سیر شدیم

بی خود از حادثه ی عشق تو دیوانه و مست
عاشق کوی تو گشتیم و زمین گیر شدیم

تا که وصفی ز کمان و خم ابروی تو رفت…
در پی دیدن رویت همگی تیر شدیم

از کمان خانه ی زلفت همه بالا رفتیم
در سراشیبی ابروت سرازیر شدیم

گو گدایان در این خانه بیایند که ما
از گدایی به در تو همگی میر شدیم

عاشقان همچو (( رها )) در گرو بند تو اند…
جمله در حلقه ی تو در غل و زنجیر شدیم

*********************************************

از انتظار خسته ام و یا دلم گرفته است؟
تو مدتی است رفته ای , بیا دلم گرفته است

نگاه سرد پنجره به کوچه خیره مانده بود
گمان کنم بداند او چرا دلم گرفته است

گذشتم از هزاره ها در امتداد دوری ات
به ذهن من نمی رسد کجا دلم گرفته است

به چشم خود ندیده ام شکوه چهره ی تو را
شبی بیا به خواب من , بیا دلم گرفته است

*********************************************

گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن

گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم

گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم

گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن

گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن

گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن

گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان

گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن

گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم  ز هجران تو قلبی تنگ دارم

گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن

گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان

گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن

گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم

گفتا که روز وصل را در انتظارم

آه می کشم تو را , با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا , ای کرامت بهار

در رهت به انتظار , صف به صف نشسته اند
کاروانی از شهید , کاروانی از بهار

ای بهار مهربان , در مسیر کاروان
گل بپاش و گل بپاش , گل بکار و گل بکار

بر سرم نمی کشی , دست مهر اگر , مکش
تشنه محبتند , لاله های داغ دار

دسته دسته گم شدند , مهره های بی نشان
تشنه تشنه سوختند , نخل های روزه دار

می رسد بهار و من , بی شکوفه ام هنوز
آفتاب من , بتاب ! مهربان من , ببار !

با این دل ماتم زده آواز چه سازم
بشکسته نی ام بی لب دم ساز چه سازم

در کنج قفس می کشدم حسرت پرواز
با بال و پر سوخته پرواز چه سازم

گفتم که دل از مهر تو برگیرم و هیهات
با این همه افسونگری و ناز چه سازم

خونابه شد آن دل که نهانگاه غمت بود
از پرده در افتد اگر این راز چه سازم

گیرم که نهان برکشم این آه جگر سوز
با اشک تو ای دیده غفار چه سازم

تار دل من چشمه الحان خدایی ست
از دست تو ای زخمه ناساز چه سازم

ساز غزل سایه به دامان تو خوش بود
دور از تو من دل شده آواز چه سازم

از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام
گل کرد خار خار شب بی قراری ام

تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام

گر من به شوق دیدنت از خویش می روم
از خویش می روم که تو با خود بیاری ام

بود و نبود من همه از دست رفته است
باری مگر تو دست بر آری به یاری ام

کاری به کار غیر ندارم که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری ام

تا ساحل نگاه تو چون موج بی قرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاری ام

با ناخنم به سنگ نوشتم : بیا , بیا
زان پیشتر که پاک شود یادگاری ام

یک بیسواد

کلیپ صوتی درد دل با امام زمان...خیلی خیلی زیباست... توصیه میکنم حتما گوشش بدید و از دستش ندید ...

کلیپ صوتی درد دل با امام زمان

یک بیسواد

جز او به هیچ واقعه ای دل نبسته ایم / موعود جمعه، جمعه موعود می رسد . . .

.

.

.

جمعه یعنی یک غروب وعده دار / وعده ترمیم قلب یاس زار

جمعه یعنی مادر چشم انتظار / درهوای دیدن روی نگار

جمعه یعنی یه سماء دلواپسی / می شود مولا به داد ما رسی . . . ؟

.

.

.

صبح بی‌تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد / بی‌‌تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

بی‌تو می‌گویند تعطیل است کار عشقبازی / عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

تعجیل در فرجش صلوات

.

.

.

یکی ازجمعه ها جان خواهد آمد / به درد عشق درمان خواهد آمد

غبار از خانه های دل بگیرید /که بر این خانه مهمان خواهد آمد . . .

(اللهم عجل لولیک الفرج)

.

.

.

از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام / گل کرد خار خار شب بی قراری ام

تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو / دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام . . .

ادامه در لینک زیر


.

.

.

از میان اشک ها خندیده می آید کسی / خواب بیداری ما را دیده می آید کسی

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب / از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی . . .

اللهم عجل لولیک الفرج

.

.

.

در اضطراب چه شب‌ها که صبح شان گم شد / چه روزها که گرفتار روز هـفتم شد

چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید / و جمعه روز تـفرّج برای مردم شد

.

.

.

از هجر تو طبیعت ما گریه می کند / چشم تمام آینه ها گریه می کند

چشم انتظار آمدنت شیر خواره‌ای است / گهواره‌ای به کرب و بلا گریه می کند . . .

یا مهدی

.

.

.

یا این دل شکستة ما را صبور کن / یا لا أقل به خاطر زینب ظهور کن

دیگر بتاب از افق مکه ، ماه من! / این جاده های شب زده را غرق نور کن . . .

.

.

.

بازهم – صحبت فرداست قرارِ ما ها / بازهم – خیر ندیدیم از این فردا ها

چقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند / جگر “مادر ها ” موی سر “بابا ها “

یا مهدی ادرکنی

.

.

.



خدا خالق عشقه / محمد گل عشقه / علی مظهر عشقه / زهرا وجود عشقه

حسن نماد عشقه / حسین سالار عشقه / عباس ساقی عشقه

زینب شاهدعشقه / سجاد راوی عشقه / باقر کلام عشقه

صادق احیای عشقه / کاظم صابرعشقه / رضا ضامن عشقه

تقی جمال عشقه / نقی پاکی عشقه / حسن بقای عشقه

مهدی قیام عشقه

اللهم عجل لولیک الفرج

یک بیسواد

پادکست چیست؟

پادکست (به انگلیسی: Podcast) یا پادپخش انتشار مجموعه ای از پرونده های رسانه دیجیتال است که توزیع آن در اینترنت با استفاده از فید صورت می گیرد، و توسط کاربران معمولاً بر روی یک پخش‌‌کنندهٔ موسیقی دیجیتال قابل دریافت و پخش است. این روش ارائهٔ محتوا در سال ۲۰۰۴ محبوبیت و گسترش یافت.

برای دریافت آن، معمولاً از برنامه‌های خبر خوان که از خدمات وب استفاده می‌کنند استفاده می شود و بر روی رایانه‌های خانگی و یا پخش‌کننده‌های موسیقی دیجیتال قابل پیاده سازی است. قابل ذکر است که عمل دریافت پادکست را پادکچ (به انگلیسی: Podcatch) می گویند.

واژهٔ پادکست از هم‌آمیزی واژه‌های iPod (آی‌پاد) و broadcasting (پخش) پدید آمده است. هر چند عده ای نیز پادکست را سرواژه کلمات (Personal On-Demand Narrowcasting)می دانند که واژه NarrowCasting به معنی ارسال محدود در مقابل broadcasting به معنی ارسال به صورت کلان به کار رفته است. واژه‌نامهٔ جدید آمریکایی آکسفورد واژهٔ پادکست را برترین واژهٔ سال نامیده است. این لغتنامه تعریف لغوی این واژه را نیز بدین شکل آورده :

«برنامه‌ای رادیویی یا مشابه که دیجیتالی ضبط شده و جهت دانلود کردن برای دستگاه‌های شخصی پخش صدا در اینترنت گذاشته می‌شود.»

تاریخچه

این روش با افزایش محبوبیت دستگاه پخش موسیقی دیجیتالی آی‌پاد به عنوان روشی آسان برای به اشتراک‌ گذاشتن محتویات صوتی از طریق اینترنت، بوجود آمد.

اولین بار مفهوم در خوراک‌های آراس‌اس در اکتبر سال ۲۰۰۰ توسط تریستان لوئیس به صورت اولیه مطرح شد. بعد به صورتی متفاوت توسط دیو واینر یکی از نویسنده‌های فرمت آراس‌اس اجرا شد. و در بحث با آدام کوری منجر به عامل enclosure یا ضمیمه شد. این عامل جدید در آراس‌اس ۰٫۹۲ این امکان را می‌داد که نشانی پرونده‌های صوتی تصویری منتقل شود و گیرنده آن را درجا باز کند. مشتری این امکان جدید وبلاگ‌های صوتی بودند. ولی این امکان جدید به سرعت رواج پیدا نکرد. تا اینکه در سال ۲۰۰۱ این امکان در نرم‌افزار وبلاگ‌نویسی Radio Userland به عنوان یک موئلفه ارسال و دریافت فایل‌ها اضافه شد و تنها چیزی که برای رسیدن به یک پادکست کم داشت خودکار کردن این عمل بود.

این روش وبلاگ نویسی تا سال ۲۰۰۳ پیشرفت کرد و وبلاگ نویسی را به سمت جدیدی برد. نمونه‌ای تاثیرگذار استفاده از این فناوری در وبلاگ کریستوفر لیدون نویسنده سابق نیویورک تایمز بود. در اکتبر سال ۲۰۰۳ بود که اولین بار از iTunes برای انتقال محتوای آراس‌اس به آی‌پاد استفاده شد. آدام کوری برنامه‌ای برای انتقال از آراس‌اس به آی‌پاد ارائه کرد که iPodder نام داشت.

در فوریه ۲۰۰۴ بن همرسلی در روزنامه گاردین مقاله‌ای نوشت که در آن به کار لیدون اشاره می‌کرد برای شرح این کار کلمات مختلفی بکار برد که در بین آن پادکست هم به چشم می‌خورد. به این ترتیب اولین استفاده از این کلمه توسط بن همرسلی بود. کم‌کم تولید کدهایی مانند iPodder در بین برنامه نویسان با مجوزهای آزاد جی‌پی‌ال گسترش یافت. یافته‌های موتورهای جستجوگر از عبارت Podcast در سال ۲۰۰۴ به سرعت زیاد شد. بعد از این وبسایت‌ها و ابزارهای مختلف با موضوع پادکست گسترش پیدا کرد.

بنگاه‌های خبری مثل BBC برنامه‌های رادیویی با کمک پادکست راه‌اندازی کردند. و شرکت اپل امکان دریافت پادکست را به نرم‌افزار iTunes افزود و در سال ۲۰۰۵ نسل جدیدی از آی‌پادها با قابلیت پخش فیلم به بازار ارائه شد. در اواخر سال ۲۰۰۵ دستگاه‌های بازی قابل حمل شرکت سونی هم از آراس‌اس ۲٫۰ پشتیبانی می‌کرد.

گسترش و محبوبیت

در سال ۲۰۰۴ گسترش و محبوبیت این پدیده به حدی بوده‌ است که حتی کاخ سفید هم تعدادی از سخنرانی‌های جرج بوش را به صورت پادکست آماده کرده و بر روی وب‌گاه رئیس جمهور امریکا قرار داده‌است

پادکستینگ نیز مانند روش‌های دیگر ارائهٔ محتویات رسانه‌ای بر روی اینترنت (به‌عنوان مثال پخش رادیویی و Online Audio/Video streaming) از ارسال پرونده استفاده می‌کند. اما پادکستینگ دارای چند تفاوت عمده با این روش‌هاست :

1.      پادکستینگ بر خلاف سایر روش‌های ارائه محتوای صوتی که به روش Push Technology کار می‌‌کنند، بر اساس روش Pull Technology است. یعنی، در این روش، مصرف کننده بر اساس تقاضای مشخص خود، به محتوای وب دسترسی دارد و مانند رادیو، مطالب به او تحویل داده نمی‌شود بلکه او آنها را بر اساس نیاز خود تحویل می‌‌گیرد.

2.      در این روش، مصرف کننده محتوای مورد نظر را توسط دستگاههای پخش غیر از رایانه نیز استفاده می‌‌کند و در زمان استفاده، لزوماً نیازی به دسترسی به کامپیوتر نیست. معمولاً دستگاه‌هایی که می‌توان پادپخش‌ها را روی آن‌ها شنید، همان دستگاههای پخش موسیقی دیجیتال هستند که عموماً بسیار کوچک و قابل حمل‌اند. در نتیجه کاربر در هر زمان و مکانی قادر به استفاده از محتوای صوتی خواهد بود.

3.      محتوا پس از دریافت از اینترنت، بدون نیاز به ارتباط با اینترنت، قابل استفاده خواهد بود در حالی که در سایر روشها، نیاز به حفظ ارتباط اینترنتی برای استفاده از محتوا وجود دارد.

4.      در این روش، امکان شنیدن هر بخش از محتوا، جلو و عقب بردن آن، شنیدن محدودهٔ خاص از محتوا و سایر کنترل‌ها از طرف کاربر ممکن است. کاربر به هر تعداد بار که بخواهد می‌‌تواند محتوا را گوش دهد در حالی که در رادیو اینترنتی، چنین امکانی به خودی خود وجود ندارد.

5.      در این روش، نیازی به مراجعه به وب‌گاه‌های مختلف برای دسترسی به انواع محتویات نیست و با تنظیم نرم‌افزار و افزودن نشانی پادپخش موردنظر به فهرست، کپی محتوا به رایانه و در نهایت به دستگاه پخش آن بطور اتوماتیک انجام شده و کاربر همیشه آخرین و جدیدترین اطلاعات را در دستگاه پخش مختوای صوتی خود خواهد داشت.

ارادتمند بیسیمچی

یک بیسواد