مرکزپژوهش

پيوندهاي روزانه

 چندتا کلیپ با موضوع دفاع مقدس آماده کردم که تقدیم کاربران میکنم

منتظر کلیپ های جدید باشید.

 جهت شادی روح شهدا وامام شهدا صلوات

 کلیپ خداحافظ با صدای احسان خواجه امیری

  

دانلود کلیپ خداحافظ با صدای احسان خواج امیری

 کلیپ تصویری جماعت یه دنیا فرق بین دیدن وشنیدن با صدای محمد اصفهانی

 

دانلود کلیپ جماعت با صدای محمد اصفهانی

برای تغییر اندازه کلیپ به اندازه دلخواه خودتان کافیست مغادیر widthو heightرا تغییر دهید.

کد کلیپ خداحافظ با صدای احسان خواجه امیری برای درج در وبلاگ یا سایت

 

 کد کلیپ تصویری جماعت یه دنیا فرق بین دیدن وشنیدن با صدای محمد اصفهانی برای درج در وبلاگ یا سایت

 

یک بیسواد

«اسم من حسن است؛ شاید بتوانم 20 ریال یا 10 ریال پول کمکتان کنم»

این نامه دست نوشته کسی است که نه می دانیم کجاست و نه می دانیم چه می کند؟ اما به هر حال نامه اش را که یادآور اخلاص مردم در آن روزهای خدایی و پر شور و حماسه است منتشر می کنیم، شاید تلنگری باشد به اوضاع و احوال دل های غبار گرفته امروزمان و البته شاید هم کسی او را بشناسد و به ما معرفی کند شاید هم خودش؛ یعنی خود «حسن مغاری از مازندران». 

سرویس دفاع مقدس ـ تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و به ویژه 8 سال دفاع مقدس، مشحون از نادیده ها و ناشنیده هایی است که هر یک می تواند اولا تذکری باشد برای ما که یادمان باشد که بودیم و اهدافمان چه بود و ثانیا چراغی باشد برای آینده ای که در پیش داریم.

از این دست می توان به مواردی اشاره کرد که روح همدلی و یکی بودن را نشان می دهد، از جمله این نامه که هر چه جستجو کردیم نتوانستیم نویسنده اش را پیدا کنیم.

دست نوشته زیر که خطاب به رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل است، نامه ای است از یک نوجوان دانش آموز مازندرانی که در نهایت پاکی و خلوص آنچه را که در توانش بوده تقدیم می کند تا در دفاع دین و آیین و خاک و ناموسش شریک باشد.

نامه یک دانش آموز به رزمندگان اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم  

اول با عرض سلام نامه خود را شروع می کنم.

اسم من حسن مغاری دو خواهر هم دارم اما برادر ندارم.

می دانم که شما رزمندگان دلیر در همین حال خیلی چیزها که ما در اختیار داریم شما ندارید مثل میوه و غذا... و دیگر چیزها.

ما در خانه به خوردن میوه و دیگر چیزها می پردازیم.

راحت به مدرسه می رویم و راحت بر می گردیم. ولی شما حتی نمی توانید سرتان را از سنگر بیرون بیاورید. من یک دفتر می دهم و یک خودکار هم می دهم.

به امید پیروزی    

شاید پول هم بدهم یا 20 ریال یا 10 ریال.

خداحافظ

"والسلام علی عبادالله الصالحین"

منبع: نشریه جلوها ی ماندگار

یک بیسواد

 مناسب برای وبلاگهای با موضوع دفاع مقدس

اسپیکرها رو روشن کنید وبشنوید

 

 کد آهنگ ممد نبودی برای درج در وبلاگ

 

یک بیسواد
سلام

یکی از دوستان مطلبی رو در قسمت نظرات ارسال فرمودند که خیلی زیبا بود.

دعوت وبلاگ ایشان جهت شرکت رایگان در نمایشگاه رسانه های دیجیتال

تقدیر واحد اینترنت وزارت ارشاد از وبلاگ ایشان

دیروز الو!الو ! یا حسین . آنجا جبهه است ؟؟؟

امروز شماره مورد نظر در دسترس نمیباشدthe mobile set is off

دیروز خدا همراهمان بود

امروز تلفن همراه ...

دیروز پلاک ها آدرسی از بهشت ..

امروز همه آدرس ها گم .

دیروز زنده باد بسیجی ، بی حجاب محتاج نگاه دیگران است

امروز ، نگاه زاده علاقه است ، حجاب کیلو چند ؟؟

دیروز ، آهنگران / شجریان ، صدای خاطره ها

امروز ، جونیفر لوپز ، انریکو ، شکیلا

دیروز، آب و آیینه و قرآن ، خدانگهدار.

امروز ، گود نایت ، بای بای

دیروز جبهه ، جنگ ، کربلا

امروز ، بزن به سیم آخر ، دیوونه شو مثله ما

دیروز کربلای 1 ، کربلای 2 ، کربلای 3

امروز 50 میلیارد باد هوا ، خیالی نیست

دیروز ماشین اداره ، بیت المال

امروز ماشین اداره ، مال البیت

دیروز ، پای مصنوعی ، دستان نا مرئی

امروز ، اعتیاد ، هپاتیت ،HIV

دیروز ، نه شرقی نه غربی ...

امروز ، تئوری قرص های اکستازی

دیروز سلام بر چشمان شیشه ای

امروز یک میلیون جراحی بینی ، لنزهای رنگی

دیروز آژیر قرمز ، اضطراب های زرد ، انتظار های سپید

امروز ، عشق هایی کز پی رنگی بود.... .

دیروز سفر به چزابه ، از کرخه تا راین ، بوی پیراهن یوسف

امروز " توکیو بدون توقف "

دیروز ، انبوه جانبازان شیمیایی

امروز ، رادیو فردا ، موج BBC

دیروز، غروب جمعه انتظار ..

امروز ، غروب شد باز خیالت به سرم زد

دیروز ، وضعیت زرد ، آژیر قرمز ، خطر

امروز ، کمر بند های لاغری بی خطر

دیروز ، عشق ، ایثار ، فداکاری

امروز ، بی خیال بابا بیا پارتی

دیروز، نخل های افسرده ، زیتون های کال

امروز ،CD جشن جدید استقلال و پارتی هنرپیشه ها

مالایق کدامیم؟؟؟

 با آرزوی توفیق برای ایشان

یک بیسواد
مادرشهیدان جهان آرا

مراسم یادبود مادر سردار دلاور خرمشهر، شهید «سید محمد جهان‌آرا» روز جمعه 26 شهریور ماه همراه با قرائت دعای پرفیض ندبه در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) برگزار می‌شود.

 به گزارش فارس، مراسم بزرگداشت مادر شهیدان «سید محمد، سید علی و سید محسن جهان آرا» به همت اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان تهران با حضور خانواده‌های شاهد و ایثارگر، مردم شهید پرور تهران و نیز جمعی از مسئولان لشکری و کشوری روز جمعه به همراه قرائت دعای ندبه در مهدیه گلزار شهدای بهشت‌ زهرا (س) برگزار می‌شود.

پس از این مراسم امت حزب‌الله با حضور بر سر مزار مرحومه "ساره امامزاده" و نثار گل و قرائت فاتحه یاد و خاطره شهدای والا مقام جهان آرا و دیگر شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را گرامی خواهند داشت.

همچنین به منظور گرامیداشت یاد و خاطره مادر سردار رشید سپاه اسلام شهید محمد جهان‌آرا، مراسم یادبودی امروز ( چهارشنبه) 23 شهریور از ساعت 16 تا 17،30 در مسجد خوزستانی‌ها واقع در خیابان ولی‌عصر (عج‌الله) پشت پارک ساعی منعقد خواهد بود.

 به گزارش خبرنگار ایرنا، بنیاد شهید و امور ایثارگران علت درگذشت این مادر مهربان و فداکار را ایست قلبی بیان کرد.
مادر شهیدان جهان ‌آرا که ‌از بیماری آلزایمر رنج می‌برد،‌ ‌در روزهای اخیر دچار مشکل قلبی و تنفسی نیز شده بود.
درگذشت این مادر مهربان، بهانه ای بود تا بار دیگر تاریخ را ورق بزنیم و رشادت ها و دلیری های سردار شهید 'سید محمد جهان آرا' را برای نسل امروز بازگو کنیم... به ادامه مطلب مراجعه بفرمائید

دانلود کلیپ صوتی ممد نبودی با صدای کویتی پور

یک بیسواد

سردارشهید عباس علی جان نثاری

شلمچه مسئول موقعیت شهید یونسی بودم یه روزرفته بودم سرکشی از نیروهای موقعیت وقتی برگشتم دیدم خودرو فرماندهی کنار سنگره ویکی از هندوانه هایی که اونجا کاشته بودیم عقب ماشینه برداشتم ورفتم توی سنگر(من فکر کردم ایشون این کارو کردن که بعدا معلوم شد که این کار رو راننده ایشون انجام داده ) خلاصه رفتم توی سنگر وهندوانه رو بریدم وگذاشتم جلوی ایشون وگفتم چون هندونه ها رو بچه ها زحمت کشیدن وکاشتنش شما نمیتونید ببرید ولی میتونید توی خوردنش با دوستان شریک بشین سردار نگاهی عمیق به من کرد وبعداز خوردن هندوانه رفتند بعداز رفتن ایشون بچه ها به من گفتن خدا به دادت برسه میدونی کی بود؟ (لازم به ذکر است که بگم من یک ماه بود به اون منطقه اعزام شده بودم وایشون رو نمیشناختم)

گفتم کی بود ؟

بچه ها گفتن ایشون فرمانده ستاد بود منتظر باش که به زودی از ستاد احضارت کنند چند روز بعد از ستاد من رو خواستن پیش خودم گفتم کارم در اومد خلاصه رفتیم ستاد؛ دفتر مدیریت گفتن تو چیکار کردی که از طرف فرماندهی احضار شدی ؟

وقتی رفتم دفتر فرماندهی. ایشون گفتن از امروز شما مسئول دفتر فرماندهی هستین .

چندوقتی گذشت یه روز از ایشون پرسیدم چرا حقیر رو برای این کار در نظر گرفتین در حالی که من اون روز توی خط... ایشون گفتن چون به فکر نیروهات بودی .

تا وقتی که در خدمت ایشون بودم هیچ وقت اجازه ندادن تنهایی غذا بخورم میگفتن باید سر یک سفره با هم عذا بخوریم.

الّلهُمَّ ارزُقنی شَهادَتَ فِی سَبیلِک

یک بیسواد

اصفهان / واحد مرکزی خبر / فرمانده گروه توپخانه ، موشکی و پدافند هوایی 15 خرداد اصفهان در مناطق عملیاتی کشور پس از سالها تحمل رنج ناشی از مصدومیت به شهادت رسید . مراسم وداع با این فرمانده و جانباز دوران دفاع مقدس امشب بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد شهید مطهری منطقه لادان اصفهان برگزار می شود . پیکر سردار شهید جان نثاری ساعت 9 صبح شنبه 19 شهریور با حضور مسئولان کشوری و نظامی از فلکه فیض اصفهان به سمت گلستان شهدای این شهر تشییع می شود .

 تکمیلی:

تشییع پیکر پاک شهید عباسعلی جان نثاری

تصویرشهید سردارسرتیپ عباسعلی جان نثاری

تصویرشهید عباسعلی جان نثاری

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، سردار عبدالله عراقی پیش از ظهر امروز در مراسم تشیع جنازه شهید عباس علی جان نثاری اظهار داشت: کاروان شهادت که از دوره حضرت آدم به راه افتاد و به کاروان حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) پیوست تا زمانی که ظلم و جور و حق و عدالت برجاست تا برپایی حکومت صالح حضرت مهدی ادامه دارد.
وی در مراسم تشیع پیکر پاک سردار سرتیپ شهید عباس علی جان نثاری تصریح کرد: در دوره‌ای که همه تصور می‌کنند راه شهادت بسته است شهدایی همانند شهید عباس علی جان‌نثاری ثابت کردند گذرگاه شهادت برای مشتاقان این راه همچنان گشوده است.
جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به اخلاص و وظیفه‌شناسی شهید جان‌نثاری افزود: این شهید بزرگوار از جمله افراد گمنامی بود که از 14 سالگی وارد سپاه شد و زندگی خود را با جهاد و شهادت هماهنگ کرد و با وجود فداکاری‌های فراوان کمتر کسی او را می‌شناخت و سرانجام پس از 30 سال خدمت خالصانه به کاروان شهدای کربلا پیوست و با شهادت خود و یارانش سند مظلومیت ملت ایران در برابر تروریست‌های جنایتکار را امضا کرد.
وی بیان داشت: افرادی چون شهید جان‌نثاری از بقایای شهدای کربلا و سربازان واقعی امام زمان و پشتوانه نظام هستند که به صورت گمنام در میان ما زندگی می‌کنند و پر کردن جای آنها به راحتی امکان‌پذیر نیست.
عراقی با اشاره به نحوه شهادت شهید جان ‌نثاری افزود: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی عده‌ای با توطئه‌های مختلف سعی کردند انقلاب اسلامی را منحرف و آن را از محتوا خالی کنند.
وی ادامه  داد: در آن زمان دموکرات‌ها قصد داشتند کردستان را ناامن و جای پایی برای اسرائیل کنند که با درایت امام خمینی (ره) و حمایت جان برکفان نظام این توطئه خنثی شد، امروز این گروه با نامی جدید با عنوان گروه پژاک و با همان اهداف به توطئه‌های خود در شمال غرب و مناطق غرب کشور ادامه می‌دهند با این تفاوت که این‌ بار برنامه‌هایشان متنوع‌تر و سازماندهی و پیوستگی آنها بیشتر است.
جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکید کرد: نیروهای مسلح به ویژه سپاه پاسداران و بسیج هر جا انقلاب اسلامی و دست‌آوردهای آن تهدید شود جان بر کف و سینه سپر کرده از آن دفاع می‌کنند و هرگز اجازه نمی‌داد حتی ذره‌ای از خاک این کشور را تحت سلطه و اشغال خود درآورند.
وی با بیان اینکه استکبار جهانی حامی و پشتیبان اصلی این گروهک‌ها است، گفت: امروزه در شمال غرب کشور این تهدید وجود دارد در حالی که در دنیا این گروه را با عنوان نیروی چریکی محسوب می‌شود و حتی ارتش ترکیه نیز از این گروهک واهمه دارد، شهید جان‌ نثاری به همراه نیروهای انتظامی و مسلح در یکی از حساس‌ترین مناطق شمال غرب مستقر و قدم به قدم به لانه منافقان که در ارتفاعات غرب کمین  کرده بودند نفوذ و این مناطق را پاک‌سازی کردند.
عراقی در ادامه افزود: شهید جان‌ نثاری با ابتکاراتی ویژه که در طول 32 سال تازگی داشت نقاط مهمی از مواضع دشمن را با توپخانه دور برد به صورت منحنی و برای نخستین بار به صورت مستقیم مورد هدف قرار داد و ضربه سنگینی را به آنها وارد کرد و مناطق پاک‌سازی شده را استحکام بخشید.
وی در پایان تاکید کرد: ما پاسداران و نیروهای مسلح انقلاب اسلامی خاک وطن را ناموس خود می‌دانند و هرگز اجازه نمی‌دهند این خاک مورد تعرض بیگانگان قرار گیرد و تا زمانی که خسارت‌هایی که منافقان به ایران وارد کردند جبران نشود و آنها را از کشور بیرون نرانند اسلحه خود را در غرب و شمال کشور به زمین نمی‌گذارند.
به گزارش فارس، سردار سرتیپ پاسدار شهید عباس علی جان ‌نثاری فرمانده گروه توپخانه و پدافند موشکی و هوایی 15 خرداد در مناطق عملیاتی شمال غرب کشور مورد اصابت گلوله مستقیم منافقان قرار گرفت و به شهادت رسید و در تاریخ ۱۹/۶/۹۰  طی مراسم با شکوهی با حضور امت حزب‌الله و مسئولان استانی در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.

روحش شاد یادش گرامی باد 

الّلهُمَّ ارزُقنی شَهادَتَ فِی سَبیلِک

یک بیسواد
گلوله از همه طرف مى بارید. مجال تکان خوردن نداشتیم. سه نفرى داخل سنگرى که از کیسه هاى گونى تهیه شده بود، پناه گرفته بودیم. بقیه بچه ها، هر کدام در سنگرى قرار داشتند ...

نیروهاى ضد انقلاب، مقر سپاه مریوان را محاصره کرده بودند. براى این که فرصت مقابله به ما ندهند، براى یک لحظه هم آتش اسلحه هاى شان خاموش نمى شد. همان طور که گوشه سنگر پناه گرفته بودیم و لبه کیسه گونى ها بر اثر اصابت گلوله پاره پاره مى شد، سید محمدرضا دستواره با تبسم همیشگى گفت:

- بچه ها! مى خواهید حال همه ضد انقلاب ها رو بگیرم؟

با تعجب پرسیدیم: «چطورى؟ آن هم زیر این باران تیر و آر پى جى؟!»

سید خندید و گفت: «الان نشان مى دهم چه جورى»

و به یکباره بلند شد. لبه سنگر تا کمر او بود و از کمر به بالایش از سنگر بیرون. در حالى که خنده از لبانش دور نمى شد، فریاد زد:

- این منم سید رضا دستواره فرزند سید تقى ...

و سریع نشست. رگبار تیربارها شدت گرفت. لبخند روى لب ما هم جان گرفت. سیدرضا قهقهه مى زد و مى گفت:

- دیدى چه جورى شاکیشون کردم ... حالا بدتر حالشون رو مى گیرم.

هرچه اصرار کردیم که دست از این شوخى خطرناک بردارد، ثمرى نبخشید، دوباره برخاست و فریاد زد:

- این سید رضا دستواره است که با شما حرف مى زند... شما ضد انقلاب هاى احمق هم هیچ غلطى نمى توانید بکنید...

و نشست. رگبار گلوله شدیدتر شد و خنده سیدرضا هم.

با شادى گفت: «مى خواهید دوباره بلند شوم؟».
یک بیسواد

رمضان و گلواژه زیبایش چه پرخیر و برکت است برای آنان که بنده خدایند، برای آنان که در آزمون بندگی سرافرازند، برای عبادت پیشگان و پرهیزگاران، برای آنان که اهل فضیلت اند. رمضان مبارک است برای آنان که اهل شکیبایی اند تا آسایش ابدی روز معاد را به دست آورند.

رمضان فصل تجارت بندگان خوب و مخلص خداست، آنان که در بندگی سود می برند، هر چند دنیا در طلب آنان است، اما خود دنیاگریزان اند. رمضان چشمه سرشار معرفت و بصیرت است و کلید آن ترنم دعاست. معرفت و بصیرتی که چراغ راه خردورزی است. رمضان که نام خدای واحد و احد و صمد است، منشا هر برکت است؛ برکتی که نیل به آن آرزوی قلبی من و توست.

خدایا! در این خلوت انس از تو می طلبم تا برکت این ماه را بر من ارزانی بداری تا بهره مند از الطاف تو گردم. شادمانه در این روز برکت زمزمه ناب های دعا و نیایش در خلوت با تو را جستجو می کنم که خدایا آن که تو را دارد چه ندارد و آن که تو را ندارد چه دارد؟

آفریدگار من! مهمانی و ضیافت به پیشگاه تو در این ماه رحمت، مایه برکت حیات و زندگی من است، برکت عبادت، تهجد، شب زنده داری، تلاوت آیات نورانی. با همین زبان دعا که به من داده ای و آموخته ای، راز هستی ام را جستجو می کنم، از کجا آمده ام، به کجا می روم و آمدنم بهر چه بود ... و این از برکات این ماه است که معرفت آموزی در واژه واژه دعای ابوحمزه، بر جان تشنه و عطش زاده وجود من خانه می کند.

خدایا! رمضان باغ پرطراوت دعا بر شاخسار نیایش و بهشت پربرکت من است، تو توفیق را رفیق راهم کن تا از جویبار زلال رمضان سیراب شوم، راهم را به سمت و سوی خیرات در این ماه هموار کن. مرا از قبول نیکی ها محروم نکن، می خواهم مرد میدان فتوت و جوانمردی باشم، در دستگیری از مستمندان، کمک به محرومان، عیادت از بیماران، صله رحم خویشان و نزدیکان، یتیم نوازی کودکان و کمک به درماندگان ...

خدایا! در این روز به من توفیقی عطا کن تا به مولا و مقتدای خود تاسی کنم و در راه عدل و انصاف گام بردارم، همان راه شهید رمضان، حضرت علی علیه السلام.

یک بیسواد

حجت الاسلام سید علی اکبر ابوترابی

ای کاش آخرین اسیری باشم که آزاد میشوم

تازه توی باغچه جلوی آسایشگاه سیر کاشته بودیم که 9ماه بعد ثمر میداد . صدام گفته بود صبح جمعه 26مرداد اولین سری اسرا را آزاد میکند . باور نکردیم تا جمعه 26مرداد که از تلوزیون دیدیم بچه ها توی خاک ایران از اتوبوس پیاده شدند . اسیرم که کردند بیست ساله بودم؛ حالا بیست و هشت سالم بود توی اتوبوس به همه چیز فکر میکردم ؛ به روزهای اول ؛ به اردوگاه؛ به سربازهایی که وقت آمدن ما بغض کرده بودند ؛ به حاج آقا ابوترابی که با دونفر دیگر نگهش داشتند. توی آن اردوگاه خالی وخلوت . لابد هرکس جز او بود دلش میترکید اما حاج آقا خوشهال بود می خندید ومیگفت : آرزویش برآورده شده ؛ آرزو کرده بود آخرین اسیری باشد که آزادش می کنند .

 روحش شاد ویادش گرامی باد

یک بیسواد